ترس از نوشتن

برطرف کردن هیجانات منفی و ترس از نوشتن

یکی از بارزترین نشانه‌های مثبت و تأثیرگذار در نوشتن، حضور تفکرات خاص و نگاه کنجکاوانه به علل و عوامل موجود در جامعه است؛ که اصل نوشتن را با شناسه‌های تغییر یافته‌ی فکر همراه می‌سازد و مجموعه حیرت انگیزی از نیازها را به وجود می آورد. بیان این نشانه ها، خود به خود سبب تغییر و تحول نشانه هایی می‌شود که در مسیر نوشتن در فکر نویسنده شکل می گیرد. در واقع برای رسیدن به این احساس و کسب توانایی لازم در نوشتن به مجموعه تغییر یافته‌ای از حقایقی نیازمندیم که بیانگر حضور این اندیشه ها هستند و می توانند بارزترین آرزوها را آشکار سازند.

در مسیر ابراز اندیشه های خاص، گاه انسان درگیر تفکراتش می‌شود که به صورت راهبردی سبب ضعف و ناتوانی وی در نوشتن می گردد. این علل همان هیجانات منفی و ترسی است که فرد در مواجهه با نوشتن با آن‌ها رو به رو می شود. این حالت اغلب برای کسانی رخ می دهد که در وهله اول قدم در راه نوشتن می گذارند. گاها بین نوشتن نیز فرد ممکن است به دلیل رویارویی با مضامین خاص، دچار استرس و ترس گردد و در بیان این حقایق، سردرگم و حیران  شود و همین حیرت، به ترس وی بینجامد.

هیجانات منفی می‌توانند به صورت واسطه در ناآرامی روحی و ناتوانی عاطفی فرد تأثیرگذار باشند و در مجموع، با ایجاد ترس فرد را در بیان مطالب دچار شک و تردید سازند. در واقع، فرد تحت تأثیر این عوامل منفی دچار سرگردانی مابین اصل و فرع این احساسات گشته و با نوعی واسطه گرایی منفی، از نشانه های حقیقی هر تفکر جدا شده و به سردرگمی و اضطرابی غریب دچار می شود که به صورت ناخودآگاه، در دیگر جنبه های نوشتن تأثیر می گذارد. برای برطرف نمودن این هیجانات منفی و ترسی که فرد در مواجهه با آن رو به رو می شود، در ادامه به راهکارهایی اشاره می کنیم که به صورت مستقیم در رفع این مشکل مؤثر هستند.

 

۱٫ کسب آگاهی

یکی از مؤثرترین عوامل در برطرف کردن مشکل نوشتن، داشتن آگاهی کامل نسبت به هدفی است که می تواند در نوشته مورد توجه نویسنده قرار گیرد. در واقع، زمانی که نگاه ما به نوشتن به صورت مستقیم برگرفته از تفکرات و شناخت کامل ما باشد، دیدگاه منفی و تصوراتی که فرد را در مواجهه با نوشتن به شک و ترس وا می دارد، خود به خود از بین می رود. حضور اندیشه ای عمیق با گرایشات خاص، فکر را در مسیر مقصدی معین هدایت می کند و به صورت مستقیم، راهگشا و تحول بخش خواهد بود.

زمانی که فکر درگیر شناسه های رفتاری و بازتاب حقایق ادراکی باشد، صور ناآشنایی که به صورت غیر مستقیم درجهت درک واقعیت ها، مخرب ذهن هستند، کم کم پاک می شوند و عوض آن حس آشنایی نسبت به تفکرات و گرایشات خاص به وجود می آید. این مطلب، در برخورد با موقعیت های خاص می تواند ذهن را برای نوشتن آماده سازد. همین آماده بودن برای ذهن، یکی از مهم ترین نتایج آگاهی است که فرد را از استرس وترس دور می نماید.

درک کامل فرد از اصل نوشتن می تواند در ذهن، سبب نوعی بستر سازی فکری شده و اندوخته های ادراکی را در مسیر تغییر و تحولات اساسی با هدف اصلی همراه سازد. در همین راستا، علل و عوامل منفی با حضور این نشانه های روشن از فکر فرد پاک می گردند و تصویر نوینی از حقیقت در ذهنش به وجود می آید که خود به خود در تقویت قوای ادراکی و در نهایت نوشتن تصاویر ذهنی مؤثر خواهد بود.

 

با قدرت فکر ترس و تهدید رود

هر گونه نشانه ای ز تهدید رود

پیدا شود از حضور آن نقش دگر

تاریکی و اضطراب زین دید رود

 

زمانی که انسان در مواجهه با نوشتن دچار ترس شد، بهتر آن است که یک کلیت قابل شناخت از اصل نوشتن در ذهن خود ترسیم نماید، سپس با تجزیه و تحلیل نشانه های درک آن، یک مجموعه کامل از باور ها و تمایلاتش را به وجود آورد، آنگاه آئینه ذهن را آماده انعکاس این واقعیت سازد. در این صورت دیگر تردیدی در نوشتن نخواهد بود و تمام تصاویر غلط و ذهنیت های ناهمگونی که با حقایق درون و ادراک وی در تضاد بوده اند، از بین رفته و یک تصویر روشن در ذهن فرد به وجود خواهد آمد.

 

۲٫ تلقین مثبت

راهکار دیگری که می توان به صورت مستقیم در برطرف نمودن هیجانات منفی مؤثر واقع شود، حضور تلقینات مثبتی است که فرد را با حس اعتماد به نفس به بازخورد های مثبت و تمایلات خاص سوق می دهد. در واقع، این تلقینات می توانند واسطه ای برای برطرف کردن نقص ها و معایبی باشند که فرد به حضور آنها پی برده است. با تلقین مثبت، هرگونه شک و تردیدی که می تواند سبب انحراف ذهن و اندیشه های کمال یافته فرد گردد، کم کم از بین خواهد رفت.

زمانی که فرد با تلقین مثبت، سبب تقویت قوای ادراکی و شناختی خویش می گردد، در واقع خود به خود در وادی پرسش و پاسخ قرار گرفته و به سمت حقایق گرایش می یابد، زیرا طرح هر سؤال و پاسخی که به صورت ذاتی به آن می دهد، یک مجموعه تغییر شکل یافته از تفکراتش را به ظهور می رساند، چنانکه با افزایش حس آگاهی خود از فرایندهای مثبت این احساس بهره برده و تغییرات اساسی در درون خود به وجود می آورد.

با پذیرش حقیقت و تلقین مثبت، ذهن فرد از محدوده تفکرات و هیجانات منفی دور می شود و با توصیفات و پذیرش واقعیت های نوشتاری، خود را در معرض آزمون و خطا قرار می دهد، یعنی کلیه شرایط خاص مربوط به نوشتن را می پذیرد تا آن هیجانات منفی از درونش پاک گردد و با درک و پذیرش این واقعیت، از ترس و استرس خود بکاهد. تلقین مثبت به صورت متقابل با تفکرات سالم فرد ارتباط دارد و به صورت دو جانبه، در فرد حس خاصی ایجاد می کند تا بر توانایی های ادراکیش بیفزاید و نواقصش بر طرف گردد.

 

تلقین چو  نمود دل، شود فکر بیان

هر جلوه بی نشانه گردیده نهان

این صورت خوش فقط بُوَد جلوه عشق

بی آن نشود هزار تصویر، عیان

 

به دنبال تلقین مثبت، عوامل منفی و مخربی که در ذهن فرد سبب ایجاد تنش های رفتاری و ناهماهنگی های فکری می شوند، از مسیر باورها و شناخت واقعیت های ادراکی دور شده و اینگونه یک تصویر کامل از واقعیت های قابل پذیرش، در ذهن فرد به وجود می آید. در این حالت، اندیشه فرد به الگوسازی از واقعیت های موجود می پردازد تا با رویارو شدن با این نشانه ها، توان درک موقعیت های شناختی در وی تقویت شود و نشانه های نا مفهوم و غریب رفتاری از اندیشه وی پاک گردد.

تأثیرات مثبت این نوع تفکر، به صورت مستقیم در بازخوردهای ادراکی فرد آشکار می شوند تا آنجا که دیگر آن تصاویر نامأنوس و نشانه های غریب از ذهن وی پاک  شده و مجموعه کاملی ازحقایق را به وجود می آورد. فرد در برابر چنین مجموعه ای، دیگر درگیر ترس و اضطراب نخواهد بود. در این حالت، آرزوهایش را به مجموعه ای از نیاز های کنترل شده پیوند می زند تا دیگر اثری از استرس و عوامل مخرب در ذهن فرد باقی نماند.

 

۳٫ تکرار

وقتی مواجهه با نوشتن، سبب اضطراب و ترسی ناآگاهانه می شود، بهترین روش قرار گرفتن در همان شرایطی است که فرد را دچار استرس ساخته، یعنی فرد باید به صورت مستقیم خود را درگیر این استرس افراطی سازد، سپس با هدف گرایی در این موضوع به نوشتن بپردازد. در واقع، مقابله با ترس ممکن نیست مگر با شجاعت مواجه شدن با آن. فردی که در نوشتن دچار استرس و هیجان منفی است، باید خود را درگیر نوشتن سازد، نه  یک بار بلکه به صورت مکرر اقدام به نوشتن کند.

تکرار نوشتن می تواند احساسات پنهان شده فرد را آشکار سازد و به صورت مستقیم با کناره گیری از ترس و جنبه های منفی و افراطی این هیجانات منفی، در اعراض از نشانه های اضطراب بر انگیز ذهن، یک تصویر روشن با احساسی لطیف در اندیشه اش طراحی نماید. در این حالت، به صورت ناخودآگاه مشوق نیرو های مثبت ذهن و قوای ادراکی خود خواهد بود و در ارتباط با حقایق مطرح شده، به یک حس لطیف و قابل شناخت از مفاهیم ارائه شده خواهد رسید که در انتها بیانگر حقیقت وجود وی خواهد بود.

 

چون فکر و نوشته باز تکرار شود

زین جلوه خوش، قرین گفتار شود

دیگر  نَبُوَد نشانه ای ترس به دل

آئینه فکر غرق پندار شود

 

فرد با تکرار در نوشتن، به جبران کمبودهایی می پردازد که در ابراز نیاز های سرکوب شده خویش با آنها رو به رو بوده است، نیازهایی که خود سبب ترس و هیجان منفی شده و در مسیر بیان حقایق، ذهن وی را به اضطرابی دردناک گرفتار ساخته است. وقتی فرد به صورت مکرر در معرض نوشتن قرار می گیرد، نشانه های تحریک برانگیز ذهن که به صورت افراطی در ایجاد هیجانات منفی مؤثر بوده اند، در رویارویی با حقایق ادراکی از بین رفته و یک شناخت کامل و نگاه صحیح از نوشتن در ذهن فرد به وجود می آید.

با این روش، فرد از لحاظ روحی با احساسات لطیف خود به تقلیل اضطراب و ترس می پردازد و با جلوگیری از تزلزل افکار و تمایلات نوشتاری خود، به تأثیرگذاری مثبت اندیشه هایش پناه می برد تا آنجا که با درک صحیحی از واقعیت های شناختی و سازگار نمودن خویش در مسیرنوشتن، به متابعت از عقل دور اندیش، عوامل منفی و محرک ترس را از بین می برد و با تکرار درنوشتن، برکنترل هیجان درون و درک شناسه های ادراکی تسلط می یابد.

 

۴٫ اعتماد به نفس

یکی از عللی که  به صورت مستقیم در پیدایش اضطراب و ترس درون مؤثر بوده، عدم اعتماد به خود و توانایی های درونی است. در واقع زمانی که فرد با مجموعه پیچیده ای از تفکرات منفی خود رو به رو می شود، اگر از درک واقعیت کناره گیری کند، با بازخوردهای منفی و عوامل مخربی مواجه می شود که وی را دچار ترس و اضطراب می نمایند. در واقع، فرد در موقعیت های نوشتاری با حالت شک و تردید، مابین دانستن و ندانستن دچار اضطراب شده و بی هدف سرگردان می ماند.

این عدم اطمینان، سبب احساس حقارت و تضاد رفتاری شده تا جایی که گاه اقدام  به نوشتن می کند و گاهی در حالت ترس از نوشتن می گریزد. بهترین راه برای برطرف کردن این هیجانات منفی و اضطراب، خودشناسی و اعتماد به نفس است. در همین راستا، با حالت دفاعی در برابر ترس مفرط خویش، موانع این مشکل را از سر راه خود پاک می سازد. در این حالت، کم کم ترس و اضطراب از بین می رود و فرد با درک حقیقت، بیش از گذشته به لیاقت و توانایی هایش اعتماد خواهد کرد.

 

هر ترس برون رود ز درکی کامل

گردد چو ز این نشانه، حکمت حاصل

بر خود چو نموده اعتمادی  دیگر

باشد به چنین حقیقت اینجا مایل

 

با اطمینان و اعتماد به خود، می توان باورهای غلط و تفکرات منفی را از ذهن دور ساخت و با حسی آشنا نسبت به توانایی های خود موانع را از بین برد و با یک تصویر سازی روشن از نیازها و اهداف مختلف، بسیاری از عوامل مخرب را از ذهن پاک نمود. در این حالت، با بروز عکس العمل های مثبت بسیاری از اختلالات عصبی و محرکات روحی که به هیجانات منفی و ترس منجر می شوند، از بین رفته و فرد با درک صحیح نوشتن و شناخت واقعیت های ادراکی، به تمایلات ارضا نشده ذهن جهت می بخشد. در این حالت، دیگر اثری از استرس  و عدم اعتماد وجود نخواهد داشت.

با این روش، فرد می تواند به راحتی معلومات و باورهای شناختی خویش را در قالب واژه ها آشکار سازد و عقاید، تمایلات و عادات خود را در مسیر هدفمندی اندیشه هایش با ذهنیتی مثبت نسبت به خود همراه نماید، بنابراین تضادی که بین فکر و احساس وجود دارد در برخورد با این نشانه های هدایت شده ذهن، از بین رفته و فرد با اطمینان به مهارت های خویش از قدرت تخیل، آگاهی و احساساتش در نوشتن بهره خواهد جست که در واقع تأثیر گذار و تحول بخش به شمار می آید.

 

۵٫ تقویت اراده

با اعتماد به نفس، اراده نیز تقویت می شود. در واقع اراده محکم، یکی از عوامل مؤثر در از بین بردن هیجانات منفی و ترسی است که فرد در رویارویی با نوشتن گرفتار آن می گردد. اگر فرد بخواهد طبق این هیجانات روحی از نوشتن فاصله بگیرد، ناتوانی و ضعف وی دو چندان خواهد شد. اراده به فرد این امکان را می دهد که از حساسیت های روحی کاسته و با همان اعتماد و اطمینانی که به خود پیدا نموده، به پذیرش شرایط موجود بپردازد و با واقع بینی، از عوامل مخرب ذهن فاصله بگیرد تا با انعطاف پذیری و درک واسطه های روحی، به نیازهایش جهت بخشد و تمایلاتش را با تفکرات مثبت و حقایق شناختی همراه نماید که به واقع، تغییر دهنده عوامل موجود خواهد بود.

گاهی فرد برای فرار از موقعیت های نوشتاری، به جای آنکه اراده اش را محکم نماید، با سستی و برخورد منفی با شرایط موجود به اضطراب و ترس خود می افزاید و با این هیجان منفی دچار سردرگمی می گردد. بهترین کار، تقویت اراده است؛ یعنی فرد باید از سرخوردگی های روحی و ضعف ادراکی خود بکاهد و با مساعدت از تفکرات مثبت خویش، اراده اش را تقویت نماید تا در معرض شکست قرار نگیرد.

 

با قدرت این اراده گردد پیدا

صد جلوه خوش شود ز حیرت، رسوا

هم ترس نهان شود هم اینجا حیرت

با فکر درست دل نماید بینا

 

اضطراب رغبت فرد را به نوشتن کم می کند و با ایجاد محرک های منفی روح، با هیجانات درون سبب نوعی انزواگرایی و ترس مفرط می شود. تقویت اراده می تواند بیشترین تأثیر را در از بین بردن این هیجانات روحی داشته باشد تا جایی که به تدریج و با تلقین اندیشه های مثبت، تجربه کسب نموده و غرق اشتیاق ز ناتوانی های وجودش می کاهد، پس با سازگاری و هماهنگی با شرایط موجود، به شناخت استعداد های درونیش می پردازد تا با  اطمینان و اعتماد به خود، با این تفکرات منفی مبارزه کند.

ترس از نوشتن با تقویت اراده کم کم از بین می رود و فرد خود را با علل و عوامل موجود همگام می سازد تا با اعتماد بیشتر و اراده محکم بتواند لیاقت های وجودیش را آشکار نماید و با صراحت بیشتری، به هدف گرایی و نظم تفکراتش بپردازد که در واقع، تقویت کننده پایه های اندیشه و تمایلات کنترل شده اش بوده و می تواند تصویر واقعی توانایی هایش را آشکار نماید. در این حالت، دیگر تهدیدی در ذهن فرد باقی نخواهد ماند و آن ترس افراطی و هیجان منفی نیز از بین خواهد رفت.

 

۶٫ برانگیختن احساسات درون

با توجه به اینکه فرد گاهی در هنگام مواجه شدن با نوشتن، ناگهان دچار تغییر روحی می شود، هیجانات منفی و ترس در قالب یک عامل مخرب، تأثیرات منفی بر اندیشه و گفتار فرد خواهد داشت، اما در مقابله با این ضعف، برانگیختن احساسات درون به صورت یک معیار قابل تعریف، مستقیما بر اندیشه وتفکرات تأثیرگذار بوده و ناتوانی وی را در برخورد با نشانه های شناختی از بین خواهد برد. در واقع، با افزایش نیروی اراده احساسات نیز برانگیخته خواهند شد تا جایی که فرد خود را تحت تأثیر تشویق و تحسین نیروهای درونی قرار داده و به حسی مثبت نسبت  به باور هایش می رسد.

هیجانات منفی، ترس و اضطراب برخواسته از تمایلات متضاد و احساسات غیر قابل کنترل است که به صورت مستقیم با نوع تفکر فرد ارتباط دارد. با توجه به اینکه آگاهی، اعتماد به نفس و اراده می توانند تأثیرات منفی این هیجانات را از بین ببرند، در همین راستا احساسات لطیف و تمایلات قابل شناخت که در مسیر رسیدن فرد به اهدافش ثمر بخش بوده اند، با این شیوه در مسیر صحیح قرارگرفته و به باورهایش جهت می بخشند تا آنجا که فرد با هدفمندی و درک احساسات و عواطف خود، نیازها و خواهش های درونش را درمسیر مقصود و هدف نهایی هدایت خواهد کرد.

 

احساس نکو نماید اینجا ره دل

هر لحظه گشاید اینچنین مقصد گِل

دورست ز ترس و اضطرابی که بُوَد

گر نیست نشانه ای، شود خوار و خجل

 

با بر انگیختن احساسات مثبت، فرد به آرامش واقعی دست می یابد و شخصیت خود را در مقابله با نیرو های منفی، به پشتوانه اراده محترم شمرده و به توانایی خود در بیان واقعیت ها معنی می بخشد، پس با این خوش بینی و حس روشن به آینده و هدف، از آسیب های روحی و هیجانات منفی رها می شود و با تکریم شخصیت خود، به بیان افکارش در قالب نوشتن می پردازد، بدون آنکه درگیر گرایشات منفی و خواسته های غیر قابل کنترل باشد، پس با حس مسئولیت پذیری نسبت به خود و دیگران، هرگز دچار ضعف و ناتوانی در نوشتن نخواهد شد.

با توجه به علل فوق، فرد می تواند به راحتی با هیجانات منفی، اضطراب و ترس حاصل از نوشتن مبارزه کند و با تحریک نیروهای مثبت و قوای روحی، عاطفی خویش با توجه به موقعیت های شناختی به بیان حقایق بپردازد. در این حالت، با همگرایی افکار و اندیشه های خود مشکلات موجود را از بین برده و با تأثیر پذیری مثبت، از واقعیت های ادراکی به تصاویر ذهنیش جهت می بخشد، پس با این اراده محکم و تقویت قوای درون در هر موقعیت دشوار و متفاوت می تواند با هیجان منفی مبارزه کند و به مرور به پرورش استعداد ها و توانایی های خویش بپردازد که نوشتن خود یکی از این توانایی هاست و با این واقعیت گرایی و اعتماد به نفس، روز به روز تقویت خواهد شد.

 

ملیحه هدایتی

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با من:

سوال یا پرسشی از من دارید؟

مطمئنا بی‌نقص نیستم؛ اما بی‌وقفه می‌کوشم برای بهتر شدن. در مسیرِ کامل‌ شدن، حتما نیازمند چشمان تیزبین شما و شنوای نظرات ارزشمندتان هستم.

 

شماره تماس مستقیم با من: ۰۹۱۵۱۲۵۳۱۸۰

ایمیل پشتیبانی: support@malihehedayati.com