ثمره اتحاد

ثمره اتحاد، رشد ارزش ها و تعالی جامعه است

آنگاه که خاک وجود آدمی با نور عشق مزین گشت، تصویر در تصویری دگر جان گرفت و ز این تصاویر حیرت انگیز، جلوه ای از حقیقت به ظهور رسید. در این بحبوحه عاشقانه، حضور حسی ناب تحول بخش این ذرات خاک گشت تا آنجا که در وحدتی غریب، به کلیتی عظیم متصل شدند و ز این وصل عاشقانه، نغمه شیرین حیات طنین انداز لحظات عمر آدمی گردید. این حقیقت، نشانه ای ز خلقت نخستین انسان و ثمره اتحادی عاشقانه شد، به گونه ای که تماثیل غریبی از عشق ازلی را مصور ساخت و به جلوه های نور معنا بخشید.

 

چون ذره که وصل نور باشد ز نیاز

زین وحدت عاشقانه باشیم به راز

ما در پی این نیاز دیرین چو بُویم

معشوق بُوَد به هر نظر غرقه ناز

 

انسان برای رسیدن به کمال و تحول خاک وجود خویش، نیاز به درک حقایقی دارد که می توانند در قالب نشانه هایی از عشق نخستین، به نیازهای فطری وی پاسخ دهند. این بنده خاکی، ز روز ازل با وحدتی عاشقانه عجین گردیده، پس می داند که تک تک انسانها جزئی از کلیت حضور خالقند و مابین او و همنوعانش، ارتباطی خاص بر قرار است. با چنین درکی، بهر اتحادی عاشقانه پیش قدم می گردد. چون در این وادی قرار گرفت، با نشانه های غریبی روبه رو می شود. این نشانه های کرامت، در واقع ثمره اتحادی هستند که ز ابتدا جهت بخش حیات وی بوده اند، پس ز هر جزء تعریف شده در میدان وحدت، مجموعه ای می سازد ز باورهای عاشقانه اش تا جایی که ز هر نیاز خود، به درکی ورای این عالم خاکی می رسد؛ زیرا می داند که ثمره اتحاد، رشد ارزش ها و تعالی جامعه است.

 

پنهان چو بُوَد درون ما رمز حیات

با وحدت خویش گشته پیدا ز ثبات

این راز حقیقت است، رسواگر دل

سرگشته اگر  بُویم، یابیم نجات

 

ثمره اتحاد در همین نشانه های کرامت و عزت انسانی آشکار است. زمانی که هر انسانی خود را جزئی از اجتماع می بیند و نیاز دیگران را به نیاز خویش پیوند می زند، تصویر نوینی از انسانیت به ظهور می رسد. حالتی  ورای خواسته های پوچ دنیایی، حرکتی از بودن تا رسیدن، درکی فراتر از این اندیشه خاکی، نه به صورت یک جزء بلکه در قالب کلیتی به نام انسان که خود هم جزء است و هم کلی قابل تعریف، پس آنچه در بستر جامعه به وقوع می پیوندد، تنها خیر و فضیلت است؛ زیرا در چنین مجموعه عظیمی جز حیرت تصویر دیگری نیست.

انسان به دلیل داشتن ذهنی وقّاد، همیشه در معرض تغییر و دگرگونی است. گاه به جزء می اندیشد و زمانی درگیر کلیتی غریب می گردد. لحظاتی را صرف اهداف خویش می نماید و گه گاهی، بین تردید و شک می ماند، اما ثمره اتحاد رشد ارزش ها و تعالی جامعه است پس ثبات فکری انسان در این مجموعه پیچیده و غریب به نتیجه می رسد. لحظه ای که پیوند زیبای انسانیت، قلب ها را ز هر بغض و نفرتی دور می سازد، هر ذهن آشفته ای به آرامش می رسد. با داشتن چنین تفکری، دیگر جایی برای پریشانی و گسستگی بین افراد جامعه باقی نمی ماند.

 

وحدت چو بُوَد نماد آرامش  ما

تسکین دهد اینچنین به هرخواهش ما

هر تفرقه ای رود، چو بیرون ز وجود

صد جلوه عیان شود ز این بینش ما

 

داشتن چنین اندیشه ای، به انسان این امکان را می دهد که از کلیه نشانه های ابهام بر انگیز ذهن خود، تصویری نوین بسازد. صورتی از حقیقت  با باورهایی زیبا، آنچنان که ثمره اتحاد را در داشتن افکاری ناب به اثبات می رساند، پس در چنین جامعه ای دیگر از نشانه های غربت و تنهایی رنگی نیست. بازتاب اندیشه متعالی انسان در تمام مراحل حیات، خود را نشان می دهد. هر جا که رنگی از تغییر و تحول باشد، به همان وحدت نخستین خلقت بر می گردد. جایی که هیچ نشانه و رنگی از فصل نیست، هر چه وجود دارد تنها وصلی عاشقانه است .

عقیده هر انسانی می تواند در کلیه مراحل زندگی وی اثر بخش باشد. اگر جامعه را یک مجموعه درهم پیچیده و مبهمی از اعتقادات فرض کنیم، وحدت می تواند به هر باور و اعتقادی جهت بخشد. در واقع، ثمره اتحاد نظم و هماهنگی عقیده افراد جامعه خواهد بود. به صورتی که دیگر هیچ نشانه ای از اختلاف باقی نمی ماند. تمایلات درونی افراد جامعه، در قالب یک تفکر ایده آل هدایت می شوند و از هر جزء این تفکر، صور مختلفی از نیاز به وجود می آیند بنابراین ثمره اتحاد، رشد ارزش ها و تعالی جامعه است.

 

چون نظم ببخشد اینچنین وحدت عشق

از تفرقه  دور می شود عزت عشق

باور چو شود حمایت از راه هدف

هر فکر شناسد اینچنین حکمت عشق

 

زمانی که نیاز های متفاوت و نا همگون در بستر اجتماع به ظهور رسیدند، هر نشانه ای که با وحدت ارتباط دارد، خود بهر رسیدن به مقصود نهایی ثمر بخش بوده و تغییرات متعددی را در سطح جامعه به وجود می آورد. در چنین حالتی، هر فرد آئینه ای می شود در برابر نیاز همنوع خویش تا آنجا که با وحدتی زیبا می توان ثمره اتحاد را در پیوند عمیق قلبها به وضوح دید. در این راستا، هر تصویر مبهمی که در ذهن افراد جامعه نقش می بندد، دریچه ای به سوی دنیای ناشناخته ای است که با فرداها پیوند خورده، به گونه ای که اهداف متعالی را در مسیر همین نیازها قرار می دهد تا حقیقت، جهت بخش این تمایلات باشد.

در وجود انسان به صورت ذاتی گرایش و تمایل به درک حقیقت وجود دارد. هر نشانه ای که بتواند انسان را در این مسیر هدایت کند، به صورت غیر مستقیم مجموعه غریبی از تغییرات اساسی و سازنده را به وجود می آورد. در چنین مجموعه ای است که هر نیاز به صورت کلیتی قابل تعریف، به اجزاء ناشناخته ای از حقیقت متصل می گردد، بنابراین آنچه در قالب وحدت به ظهور می رسد، جلوه ای از این حقیقت خواهد بود، پس در واقع ثمره اتحاد رشد ارزش ها و تعالی جامعه بوده که با جاذبه گرایی در مسیر واقعیت های جامعه همراه است.

 

چون بهر هدف به هر نشان وصل شویم

از هر چه به جز هدف بُوَد فصل شویم

در موج حقیقت اینچنین، اوج یقین

از فرع گذشته، غرق این اصل شویم

 

تحولات یک جامعه، در بستر همین جاذبه گرایی مشخص می گردد. به گونه ای که ثمره اتحاد را با نشانه های غریب هر اندیشه همگام می سازد تا هر آنچه به صورت یک ضدیت، سبب گسستگی و ناهنجاری در مسیر شناخت نیازها گردیده، از جامعه رخت بربندد و جلوه نوینی از حقیقت آشکار شود. مردم در چنین جامعه ای، از هر نیاز خود پله ای بهر تغییر و تحول می سازند تا آنجا که در تمام بخش های اجتماع، شاهد نوعی تغییر خواهیم بود. ثمره اتحاد، در همین دگرگونی و رشد و تعالی است.

 

پیشنهاد میکنم این مطلب را هم مطالعه کنید: ثمره اتحاد

 

انسان ذاتاً کنجکاو و اهل تفکر است. در ذهن آدمی، گرایشات متفاوتی نسبت به امور مختلف وجود دارد که با درک و شناخت آنها، طی بازخورد های مختلف ذهن، به یک تصویر کلی از یافته های خویش می رسد و از آن به صورت کاربردی در زندگی خود بهره مند می شود، اما همیشه تفاوت ها وجود داشته اند. ثمره اتحاد به افراد جامعه این امکان را می دهد که به کلیه افکار و عقاید جمعی احترام بگذارند و با ارج نهادن به ارزش های هر اندیشه ای، مجموعه به هم پیوسته ای از نیازها را به وجود آورند. در چنین حالتی، وحدت نشانه ای از حضور تفکرات سالم و اندیشه های متعالی افراد جامعه خواهد بود و به واقع این حقیقت را آشکار خواهد کرد که ثمره اتحاد، رشد ارزش ها و تعالی جامعه است.

 

ما عاشق وصل و شور هر تغییریم

در اوج  یقین، نشان هر تفسیریم

زین ارزش و اعتبار جوئیم هدف

هر لحظه ز شوق غرق این تدبیریم

 

ثمره اتحاد، در ارزش گذاری به این حقایق نهفته است. آنجا که هر فرد خود را آئینه ای در برابر دیگری می بیند و بهر شناخت یکدیگر، با بازتابی از اندیشه های ناب قدم بر می دارد. خود را چون او می بیند و به خواسته هایش در مسیر اجرای حق و عدالت جهت می بخشد. تصویر روشنی که تفکر سالم به جامعه ارائه می دهد، حقیقتی وصف ناپذیر است که با وحدت عاشقانه به ثمر می نشیند. چنین جامعه ای، بستری برای تحقق اهدافی ناب خواهد بود. اهدافی که تجلی زیبایی های وجود انسان را به گستره حقیقی نیازها پیوند می زند.

اندیشه انسان در راستای اهداف مختلف، صور متفاوتی از ادراک را آشکار می سازد. چنانکه این نشانه های دریافتی در قالب تمایلات ناهمگون تجلی یابد، تصویر روشنی که می توانست هدایتگر افراد جامعه باشد، از بین می رود، اما ثمره اتحاد به این ناهمگونی جهت می دهد و با عروج اندیشه های افراد جامعه، به این تنش های فکری پایان می بخشد تا جایی که اجتماع، بستری برای ظهور حقیقت می گردد و در چنین جایگاهی، هر انسانی می تواند به صورت یک نماد، در جهت رشد و تعالی جامعه و ظهور نشانه های انسانیت مؤثر واقع شود و این حقیقت را به اثبات برساند که ثمره اتحاد، رشد ارزش ها و تعالی جامعه است.

 

باید به ثمر نشیند این وصل غریب

تا دور شود ز هر نشان، مکرو فریب

در اوج تعالی است هر جامعه ای

کز وحدت فکر برده اینگونه  نصیب

 

ثمره اتحاد چون خود را در قالب تعالی اندیشه ها به اثبات رساند  هر جزء اندیشه به صورت راهبردی، نشانه ای از تغییر و دگرگونی قرار می گیرد تا آنجا که صور متفاوتی از نیاز، به ظهور می رسند. هر نیاز، خود واسطه ای بهر دریافت دیگر نشانه های تحول خواهد بود. در چنین جامعه ای، از هر نیاز شاخه های تفکر ایده آل به ظهور می رسند. در این حالت، با هر نشانه ای تصویر نوینی از معرفت ادراک می گردد. به صورتی که حجم غریبی از تصاویر مبهم، به کلیه جنبه های شناختی جهت بخشیده و یک کل در هم پیچیده، اما همسو از نیازهای جامعه را به وجود می آورد.

 

پیشنهاد میکنم این مطلب را هم مطالعه کنید: ثمره اتحاد ، قدرتی وصف ناپذیر است که به پیروزی می انجامد

 

زمانی که افراد جامعه با وجود تفاوتها و حضور نشانه های تفرقه برانگیز، بهر هدفی متعالی به وحدتی عظیم متصل می شوند. ز هر جزء صورت کاملی از کلیتی غریب به ظهور می رسد تا آنجا که هر فرد، نشان دهنده اجتماع عظیمی از انسان هاست. گر چه در قالب جزء نمایان گردیده، لیک در بستری از حقیقت جلوه گر نشانه های کمال خواهد بود. در واقع ثمره اتحاد، رشد ارزش ها و تعالی جامعه است، پس رسیدن به چنین قدرتی، این امکان را به او می دهد که با جلوه های غریبی از نیاز آشکار گردد. جامعه ای که گرد چنین نیازهایی به رشد و تعالی دست یابد، در واقع ذیل اهداف ناب خویش، رسواگر حقیقتی ژرف خواهد بود.

 

ما غرق هزار جلوه باشیم چنین

چون ذره بی نشان درین خاک زمین

چون وصل شویم اوج این حادثه ها

باشیم ز شوق، عاقبت غرق یقین

 

ثمره اتحاد، بیانگر چنین قدرتی است. قدرتی که با وجود ظاهری ساده بسیار پیچیده و مبهم عمل می کند. چنانکه به ظاهر تصویر غریبی از اجتماع است، اما در واقع چون آئینه ای هر تصویر روشن را در بازتابی نوین، به ظهور می رساند. کشوری که مزین به چنین اتحادی باشد، در واقع منشأصلح و وحدت جهانی در سطح کره زمین خواهد بود. این حقیقت زیبا، تنها با داشتن اندیشه ای متعالی و درک صحیحی از فلسفه اتحاد، مؤثر خواهد بود. و گر تفکرات در قید و بند آرزوهای دور و دراز باشد، راه چنین اتحادی سد می گردد و امیدی به نجات جهان نخواهد بود.

وحدت در هر کشوری می تواند، نمادی بهر ارزش های ملی باشد. در واقع هر خاکی برای نیاز مردمانش ز شور و اشتیاق، بستری از حقیقت بسازد، چون نگینی بهر ظهور انسانیت در کره زمین خواهد درخشید. ثمره اتحاد، اعتبار ملی و رشد ارزش های کشور است. رمزی که در چنین وحدتی نهفته، حضور باورهای روشن و تمایلات پاکی است که به چنین خواسته های عمیقی جهت می بخشد. صور مختلف حقیقت را آشکار می سازد و جلوهای نوینی از کرامت را به تصویر می کشد، پس در برابر هر آئینه، تصویری روشن قرار می گیرد و با انعکاس و مصور ساختن حقیقت، جلوه های پاکی از انسانیت را به ظهور خواهد رساند بنابراین ثمره اتحاد، رشد ارزش ها و تعالی جامعه است.

 

هر ذره خاک غرق وحدت نورست

در موج حقیقت اینچنین مستورست

چون آینه می شود چنین رسواگر

مستانه ز شوق، غرق در این شورست

 

وقتی هر نشانه و نماد ملیت گرایی با خواسته های پاک همراه گشت، ثمره اتحاد با جهت بخشیدن به نیازهای کنترل شده بشر، به حقیقت خواهد پیوست. هر کشوری که در راستای این هدف بزرگ گام بردارد، در واقع هم ملت خود را به بالاترین درجه و اعتبار ملی رسانده و هم کل بشریت را در مجموعه عظیمی از اتحاد، با صور حقیقی عشق آشنا ساخته است، پس به واقع وحدت، عظیم ترین نیرویی به شمار می آید که می تواند پیکره از هم گسیخته جهان را سر و سامان بخشد و عشق را با نگاه جستجوگر خود، به کل بشریت هدیه نماید تا آنجا که دیگر هیچ نشانه ای از تفرقه ، تضاد، تردید و اضطراب بین انسانها باقی نماند.

 

                                                                                ملیحه هدایتی

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با من:

سوال یا پرسشی از من دارید؟

مطمئنا بی‌نقص نیستم؛ اما بی‌وقفه می‌کوشم برای بهتر شدن. در مسیرِ کامل‌ شدن، حتما نیازمند چشمان تیزبین شما و شنوای نظرات ارزشمندتان هستم.

 

شماره تماس مستقیم با من: ۰۹۱۵۱۲۵۳۱۸۰

ایمیل پشتیبانی: support@malihehedayati.com