آیا نیازهای همه انسان ها یکسان است؟

آیا نیازهای همه انسان ها یکسان است؟

انسان مخلوقی شگفت آور و تواناست که پیچیدگی های درونش او را از دیگر مخلوقات متمایز می سازد. این موجود خاکی در قالب صور غریب و نا آشنایی که وجودش را به شور و هیجان آورده، در حال تغییر و تحول است و حیات وی با مجموعه ای از این جلوه های نا آشنا با حقیقت همراه بوده و می تواند به صورت کلیتی قابل اثبات در جهان آفرینش عامل بسیاری از تغییرات باشد. اگر در حجم نامعلومی از نشانه های ادراکی با حقایق همراه گردد،  جلوه ای از حقیقت خواهد بود.

وجود انسان چون مجموعه گسترده‌ای از نیازها و تمایلاتی است که تصویر حیرت انگیزی از حضور وی را به عنوان مخلوق خاکی آشکار می سازد. این نشانه ها خود به خود در دیگر صور خلقت، نمایانگر حقیقت بوده و در بستری شورانگیز ز هر نشانه، تصویر روشنی از نیاز را آشکار می سازد که در واقع، بیانگر حضور صور آشنایی است که به تغییر و تحول انسان جهت می بخشد.

با توجه به شباهت هایی که بین انسان ها در نیازهای اولیه و اصلی وجود دارد، برخی از این نیازها که جنبه عمومی دارند مشترک هستند که در واقع، تصویری از حضور نشانه های حقیقی حیات آنها به شمار می آیند و بدون هیچ تردیدی، قابل اثبات و بیان هستند، اما نیازهای انسان تنها نیازهای اولیه و عام نیستند بلکه با توجه به مجموعه عظیم و پیچیده وجود انسان و مهارت ها و ساختار های متفاوت ادراکی، نیاز هایی نیز وجود دارند که سبب تمایز آنها از یکدیگر می شوند.

با توجه به تفاوت های مختلفی که بین انسان ها وجود دارد، برخی از این نیاز ها به صور غریبی اشاره دارند که بازتاب همین تفاوت‌های فردی بوده و در ارتباط با رویداد های مختلف حیات، مفاهیم و ماهیت های شناختی سبب بیان برخی از نشانه های تغییر یافته ذهن گردیده‌اند  که در یک تصویر قابل اثبات ظاهر می شوند. این در واقع، بازتاب همان تصاویر حیرت انگیزی است که تجلی گر نیازها ست و منشأش همان تفاوت ها بوده، این تفاوت ها شامل:

 

۱) توانایی ها

بخشی از تفاوت انسان‌ها به استعدادها و توانایی هایی مربوط می‌شود که بالقوه در درون آنها وجود دارد، گاه به صورت فعلیت درآمده و زمانی طی مهارت های خاص آماده بالفعل شدن هستند. در هر حال، انسان با تمام پیچیدگی هایی که در درونش وجود دارد، صاحب توانایی هایی است که می تواند او را از همنوعانش متمایز سازد. بخشی به حس شناخت وی مربوط می شوند، و دسته دیگری از نیازها، جلوه همان تصاویر شناختی او در قالب فعلیت هایی هستند که می توانند وی را به برخی از مسائل توانا سازند.

نیازهایی که برخاسته از این توانایی ها هستند، با توجه به تفاوت هایی که در ذات این قوای درونی وجود دارد، سبب تمایز  آنان از یکدیگر می شود گاه فردی به دلیل برخی توانایی ها نیازمند شرایط و واسطه هایی است که وی را در بالفعل شدن آن توانایی ها یاری کند و زمانی خود طی فرایندهای شناختی، بازتاب حقیقی نیازها را در قالب همان توانایی های اولیه به اثبات می رساند.

 

چون گشت توان هر کسی اوج نیاز

مفهوم حقیقت است در جلوه  راز

گاهی ز خود اینچنین بجوید هدفش

گاهی شده بهر آرزو گوش نواز

 

چون استعداد ها متفاوت هستند، پس نیازهایی که انسان در راستای این توانایی ها در خود احساس می‌کند نیز متفاوت خواهند بود. گاه حضور یک نشانه در حجم غریب باورهای انسان به صورت ناخودآگاه به این توانایی ها وابسته است، پس نیاز هایی فراخور این قوای درونی می طلبد. در این حالت، از هر نشانه تصویری می‌سازد و از هر بازتاب این نیازها برای خود مجموعه ای از صور آشنایی را طراحی می‌کند که هدایتگر ذهن وی در مسیر هدف یابی خواهند بود.

زمانی که فرد به صورت کامل بر توانایی های ذاتی خویش واقف شد، در مسیر فعلیت این قوای درونی ز هر نیاز تصویر نوینی از هدف را منعکس می سازد که راهگشای وی در مسیر نیازهایش بوده و از هر  تصویر دیگر، جلوه ای از حقیقت را آشکار می سازد و به صورت یک کلیت، به مجموعه غریب این نیاز ها جهت می بخشد، پس ز هر نشانه نیاز به درک کاملی از حقیقت رسیده و با شناخت این واقعیت، هدفمند در مسیر آرزوهایش گام های موفقیت آمیزی را برمی دارد.

 

۲) کمبودها و نقص ها

یکی دیگر از نشانه‌های تمایز نیازهای انسان، کمبودهایی است که هر فرد در مسیر زندگی در خود احساس می کند. نقص هایی که وی را از هدف یابی صحیح دور می سازند و سبب تغییر و تحول حیات وی شده و در هیجان و اضطرابی غریب، از اصل خود باز می دارند. نیازهایی که احساس رسیدن به هدف را در آن ها آشکار نموده و از هر باور آن، تصویر دیگری از حقیقت را مصور می سازند.

این نقص ها هر انسانی را از دیگری متمایز می سازد، زیرا گاه برای رفع کمبودها نیاز به واسطه های خاصی است که برگرفته از اندیشه و توانایی های شناختی وی بوده و می‌تواند در قالب یک تصویر، بیانگر معانی موجود در در راستای هدف یابی آنان باشد که به صورت کلی، کمبودها این نشانه ها را با حقیقت درک هدف و تحول انسان ها همراه می سازد تا فرد در راستای نیازی که دارد، سبب تغییر و دگرگونی شرایط موجود گردد و به هدف دست یابد.

 

هر نقص که بوده غرق تصویر دگر

دارد ز نیاز خود نشانی ز هنر

باید که عیان شود در این جلوه راز

تا جوید از این نشانه ها باز  ثمر

 

با توجه به این کمبود ها، نیازهای انسان نمی تواند یکسان باشد. در همین راستا، گاه مجموعه غریبی از نشانه های ادراکی همراه با صور شناختی فرد را درگیر درک این نواقص می‌سازند.هرچه تقلای فرد در این زمینه بیشتر باشد، بهتر می تواند به راهکار مناسبی دست یابد. اغلب در همین زمینه توانایی هایی نیز وجود دارند که نقطه مقابل کمبود ها هستند و به صورت دوجانبه در طریق هدف یابی انسان موثر بوده و فرد را با شیوه‌های مختلف رفتاری آشنا می سازند.

زمانی که انسان بتواند در مقابل توانایی ها به درک کمبودها و نواقص خویش دست یابد، ز هر صورت ادراکی به جنبه های شناختی واقف می گردد و تصویر نوینی از نیازهایش را با باوری از معرفت همراه می سازد. در این حالت، هر تصویری می‌ تواند بیانگر نشانه ای از این نیازها باشد و فرد را به صورت کامل بر توانایی هایش مسلط سازد و با شناخت کامل و درک صور حقیقی نیاز، از هر نشانه به حقیقت و هدف واقعی حیات خویش دست یابد.

 

۳) علائق

در انسان تمایلات مختلفی وجود دارد که او را از دیگر همنوعانش متمایز می سازد.در واقع، آنچه انسان به سمت آن گرایش دارد، تصویری از باورها و نشانه ای از حقایق مکتومی است که وی را به صورت تصویر قابل شناختی از حقیقت با آرزوها و اهداف پیوند می زند. حرکتی از صور ناآشنای ذهن به باور هایی که می توانند در مجموعه غریبی از نیازهای قابل شناخت تحول بیافرینند.

وجود تمایلات مختلف در افراد، تصویرگر حقایق بسیاری است که از ابتدا انسان را درگیر نشانه‌های قابل شناخت ساخته و ذهن وی را به تصویر گرایی بیشتر حقایق متمایل نموده، بنابراین از هر نشانه به باوری می رسد که خود به خود راهگشای وی در مسیر هدف یابی است و می‌ تواند با درک این علایق، از اصول شناختی بستری برای تحقق آرزو هایش بسازد.

 

هر رنگ تمایل است پیدا ز نیاز

آید ز حضور آن تصاویر مجاز

هر صورت این نشانه باشد ره فکر

تا باز شناسد اینچنین غرقه راز

 

آنچه ز صور متفاوت ذهن، انسان ها را در مجموعه ای از باورهای شناختی به اصل و منشأ نیاز پیوند می زند، درک همین علائقی است که هر فرد را برای رسیدن به هدف با تصویر روشنی از آینده آشنا می سازد. حسی که در درک بیشتر نشانه های حقیقت طلبی می تواند بیانگر واقعیت های ادراکی باشد تا آنجا که فرد را در مسیر شناخت و بررسی بیشتر جنبه های ادراکی، به حقیقت واقف می سازد تا هر آنچه برخاسته از احساس غریب وی به معرفت است، بتواند از خرد به کل این نیاز بپیوندد.

با توجه به نشانه هایی که فرد از تمایلات و علائق درون خویش نسبت به حقایق زندگی دارد، گاه تصویری که می ‌تواند از هر نشانه به علائق وی مرتبط باشد، واسطه ای برای درک و شناخت نیازهایش قرار می گیرد، در این حالت هر تصویر این نیاز بیانگر واسطه گرایی ذهن در مسیر درک و شناخت واقعیت ها خواهد بود و می تواند تفاوت وی را در نیازها با دیگر همنوعانش به اثبات برساند و او را با اصول قابل شناخت و تغییر یافته ای آشنا سازد که کنترل کننده این نیازها و تفاوت های ادراکی بوده‌ اند.

 

۴) عواطف

احساسات و عواطف انسان، بستری از نیازهای متفاوتی را به وجود می ‌آورد که ممیز انسان از دیگر همنوعان بوده، همین نشانه های احساسی باوری از حقیقت در حجم یافته های شناختی است که تصویرگر زیباترین یافته های ادراکی انسان به شمار می آیند. همین صور احساسی است که می تواند انسان را با مجموعه‌ غریبی از نیازهایش روبه رو سازد. تصویری حیرت انگیز با جنبه‌های خاص ادراکی که خود به خود، بیانگر احساسات غریب انسان بوده و به صورت مستقیم در نوع نیازهای وی تأثیر گذار است.

آنچه انسان از عواطف درون خویش می یابد، تصویر نیازی شورانگیز است که وی را با نشانه های غریب ذهن به باوری دیگر پیوند می زند. باوری فراتر از عواطف تعدیل یافته اش که تفاوت های مختلف ادراکی را به وجود آورده تا دیگر تصویر غریبی از این توانایی ها در ذهن مصور نگردد و تنها بازتاب روشنی از حقیقت به ظهور رسد که خود به خود، بیانگر همان اختلافات ادراکی و شناختی وی به شمار می آیند.

 

یکسان نَبُوَد نیاز و احساس وجود

تصویر حقیقت است با قلب کبود

زین عاطفه بوده نقش و تصویر نیاز

دور است حقیقت از چنین بود و نبود

 

با توجه به این تفاوت ها و اختلافاتی که افراد در نوع احساسات و عواطف خویش دارند، نیاز ها هم متفاوت خواهند بود. تصویری که از احساس فرد مصور می گردد، مغایر با توانایی های ادراکی وی بوده و خود به خود به صورت یک مجموعه غریب به اصل و منشأ نیاز انسان می پیوندد. گرچه هر تصویر آن ابهام برانگیز بوده، اما با درک این نشانه ها راه و روش صحیح شناخت حقایق آشکار می ‌گردد و فرد می ‌تواند به هدف نهایی خود دست یابد.

زمانی که انسان با شناسه های رفتاری و باورهای ادراکی خود روبه رو می شود، گاه به عواطفی پناه می‌ برد که وی را در آغاز یک مجموعه حیرت انگیز از نیازهایش به اصول شناختی پیوند می زنند، در این حالت هر تصویر با اصل و منشأ این نیازها همراه شده و در یک مجموعه قابل ادراک از نشانه های احساسی به بررسی و تعدیل نیازها می ‌پردازد که خود تصویری از این هدف یابی است و به نیازهای وی جهت می بخشد.

 

۵) دیدگاه ها

با توجه به اینکه انسان موجودی متفکر و اهل اندیشیدن است، نقش فکر در چگونگی هدف یابی و انتخاب راه بسیار مهم و تأثیرگذار است. چنانکه فکر انسان در مسیر نیازهای مادی و توجه به ظواهر حیات باشد، دیدگاه وی در مجموعه غریبی از تفاوت های شناختی وابسته به مجاز خواهد بود و در این حالت، با توجه به این دیدگاه و نوع نیازش، تصویر غریبی از آرزوهای دور و درازش را مصور می سازد.

گاه نگرش انسان به سمت روح و زیبایی های درونی است. در این حالت، نیازهای انسان نیز در راستای این هدف متفاوت خواهد بود. چنانکه از هر نشانه معرفتی به نیازی  نوین می ‌رسد و در مجموعه ‌ای از نیازهای مختلف، از هر جزء به کلیتی غریب دست می یابد که وی را با حجم عظیمی از نیازهای روحی روبه ‌رو می ‌سازدکه در مجموع، سبب تفاوت نشانه های ادراکی و شناختی وی خواهد بود.

 

گر سوی مجاز می روی غرق نظر

دان دور بُوی ز عشق و سودای هنر

تصویر حقیقت است با رنگ نیاز

هر لحظه رسد ز شوق صدگونه خبر

 

دیدگاه انسان می ‌تواند به صورت مستقیم در نوع نیازهای وی موثر باشد. این تأثیر با درک نشانه های مختلف ذهن همگام با تصاویر شناختی، یک مجموعه قابل تعریف از حقایق را آشکار می‌ سازد تا آنجا که بازتاب روشنی از این تصویر گرایی را به ظهور می رساند. حسی ورای نشانه های ادراکی که به باور درون وی جهت بخشیده و یک تصویر روشن از  حقیقت را آشکار می سازد.

نگرش انسان گاه برگرفته از نوع نگاه وی به حقایق است که اگر چه با دیگر صور شناختی همگام بوده، اما به دلیل تفاوت های ادراکی و نوع شناخت مجموعه کاملی از نیازهایش را به ظهور می رساند که در حجم نامعلومی از حقایق، تصویرگر نشانه های شناختی گشته و یک تصویر روشن از معرفت را برملا می سازد. این حسی فراتر از نیاز انسان بوده و خود به خود تحول آفرین خواهد بود.

 

۶) هدف ها

انسان در زندگی خود به شناخت و بررسی شرایط موجود می پردازد تا در بین این علل و عوامل بتواند به صور آشنایی دست یابد که خود به خود در نوع هدف انسان موثر بوده اند، پس هدف می تواند راهگشای انسان در مسیر تحول باشد و با توجه به هدف، نیازهایش نیز مشخص می گردند. اینکه چه گرایشی در وی وجود دارد و به دنبال چه هدفی است، بیان کننده نوع تفکر و نیازهایی می ‌شود که فرد را در راستای مقصودی خاص هدایت می کنند.

هدف گرایی، عامل مهمی برای درک و شناخت توانایی انسان و نیازهایی است که واسطه این هدف یابی قرار می گیرند. پس هدف می تواند به صورت مستقیم، در فرد نیازهایی را به وجود آورد که با توجه به ارتباط با نشانه ‌های شناختی و نوع نگرش، تصویرگر حقایق بوده و ذهن انسان را برای درک و شناخت واقعی هدف آماده می سازد. در این حالت، از هر صور ذهن می تواند به کلیتی غریب دست یافت، تصویری که تحول بخش انسان و بیانگر اهدافی است که وی را در مسیر کمال به منشأ حیات خویش متصل می سازد.

 

هر لحظه هدف تو را برد سوی نیاز

اینگونه شوی قرین این سوز و گداز

مشتاق نهی چو پای در راه هدف

باشی ز چنین نشانه رسوا گر راز

 

آنچه ز هدف گرایی انسان در بستر نیازهای وی آشکار می گردد، تصویر غریبی از تمایلات متفاوت و جلوه های مختلف شناخت وی از نیاز هایش بوده که با تصویر گرایی انسان می تواند به صور شناخت وی جهت بخشیده و در یک باور روشن، ذهن وی را برای موفقیت و کسب توانایی های لازم آماده سازد بنابراین با توجه به حضور این نشانه های غریب، ذهن انسان همواره در مسیر درک هدف با تفاوت های نیاز خویش روبه رو می شود و از طریق جمع بندی نشانه های شناخت، به این تفاوت ها پی می برد.

انسان در مسیر درک رمز و راز زندگی خویش با تمایلات، افکار، علائق و اهداف متفاوتی روبه روست که به صورت مستقیم او را با مجموعه ای از نیازهای  متفاوت آشنا می سازد. هر نیاز می‌تواند بستر ظهور تصاویر غریبی از ذهن وی باشد که در مسیر دیگر نیازهایش در جهت هدف گرایی، بیشترین تأثیر را در تغییر و تحول وی داشته اند و یک مجموعه کامل از باورهای شناختی را به وجود آورده اند که به صورت مستقیم، پاسخگوی نیازهای متفاوت انسان در جهت گرایی بوده‌ اند.

 

ملیحه هدایتی


منتشر شده

در

توسط

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با من:

سوال یا پرسشی از من دارید؟

مطمئنا بی‌نقص نیستم؛ اما بی‌وقفه می‌کوشم برای بهتر شدن. در مسیرِ کامل‌ شدن، حتما نیازمند چشمان تیزبین شما و شنوای نظرات ارزشمندتان هستم.

 

شماره تماس مستقیم با من: ۰۹۱۵۱۲۵۳۱۸۰

ایمیل پشتیبانی: support@malihehedayati.com