انسان، مخلوق خارقالعادهای است که خداوند در وجودش تواناییهای بالقوه فراوانی نهاده، عقل و اراده یکی از مهمترین دلایل برتری انسان بر دیگر موجودات است. تفکر، آغاز حرکت وی در مسیر کمال و سعادتمندی بوده تا آنجا که تصویر حقیقی حیات انسان را میتوان در نشانههای حیرت انگیز این حضور دلپذیر یافت. انسان به کمک اندیشه با صور نیاز خود در مسیر هدف آشنا میشود و با گرایش به زیباییهای کمال، از هر صورت فکری برای خود مجموعه غریبی از شناسههای معرفتی میسازد. تا با هر جزء این تفکر، به حقیقت و مقصود نهایی دست یابد.
اختیار و ارادهای که خدا به انسان بخشیده، سر منشاء بسیاری از کمالات وی بوده؛ زیرا به قدرت اراده و با گرایش ذاتی به زیباییها بهترین راه را انتخاب کرده است و در مجموعه بزرگی از علت و معلولهای این جهان، به بازخوردی مثبت و تصویری روشن از حقیقت این عالم دست یافته. انسان با اراده خویش قادر به انجام بسیاری از امور ناممکن و آرزوهای دست نیافتی است؛ زیرا اراده به وی توان فوق العادهای میبخشد تا بتواند از هر نشانهای که در مسیر هدف با آن روبهرو میشود، تصویر حقیقی آرزوهایش را مصور سازد. در این حالت، بازتاب اختیارش در آیندهای روشن آشکار خواهد شد.
آنچه انسان را در تصمیمات وی در زندگی یاری میکند، در واقع انعکاس تفکر ایدهآل و عقل دوراندیش وی میباشد که در کنار اراده محکم، بهترین نتایج را به دنبال خواهد داشت. تصویری که انسان از خود و آیندهاش در ذهن مصور میسازد، برگرفته از نیازهایش بوده که در قالب اراده و یقین تحولات بسیاری را به وجود میآورد. تصمیم گیری، آغاز این راه پرشور و سرنوشت ساز است که اراده در آن نقش بسیار مهمی دارد.
در ادامه به راهکارهای افزایش قدرت تصمیم گیری اشاره میکنیم:
۱- اعتماد به خود و توانایی هایمان
شناخت انسان از خود و توانایی هایش میتواند نقطه آغاز یک تصمیم گیری ایدهآل باشد. درواقع، آنچه به انسان قدرت تصمیم گیری بهتر میبخشد، حس اعتماد به توانایی هایش بوده تا آنجا که از هر نشانه، برای رسیدن به حقیقت کمک میگیرد و خود را در میدان زندگی با آزمون و خطاهای مکرر، محک زده و تصویر روشنی از آینده را در ذهنش مصور میسازد. حضور اراده در کنار اعتماد به خود، عامل بسیار مهمی برای درک حقیقت و گرایش به زیبایی هاست تا آنجا که میتوان از باورهای مثبت خود، به تصویر سازی درستی از آینده در ذهن رسید که خود راهگشای وی در زندگی است.
دارم چو امید بر توانایی خود
می جویم از این نشانه بینایی خود
تصویر دگر نبوده در جان و دلم
چون تکیه من بُوَد به دانایی خود
اعتماد به تواناییها میتواند انسان را با راهکار های مختلف و صور متفاوت حقیقت طلبی آشنا سازد. درواقع، حس رسیدن به هدف یکی از مهمترین نیاز های مثبت انسان به شمار میآید که محرک وی در مسیر موفقیت هایش نیز خواهد بود. تکیه و اعتماد به تواناییهای وجود، قدرت فوقالعادهای به انسان میبخشد تا آنجا که میتواند در مسیر رسیدن به اهداف بزرگش با حقایق آشنا گردد. حضور این احساس زیبا، جهت بخش وی در مسیر کمال طلبی و رشد باورها و درک آرزو هایی است که میتوانند تحول بخش اندیشه انسان باشند.
۲- مثبت اندیشی
دانستن هدف به انسان قدرت تصمیم گیری بهتری میبخشد. درواقع، تصویری که انسان از آینده خود در ذهن مصور میسازد، بستگی به تواناییهای روحی و قوای درونیش دارد. چنانکه اندیشه به سمت زیباییها گرایش داشته باشد، تفکر مثبت میتواند راهگشای وی در مسیر اهداف بزرگی باشد که در ذهن خود میگذراند، پس با این تفکرات سازنده به نیاز هایش جهت میبخشد تا صور غریبی که گه گاه در ذهن، سبب تشویش خاطرش میشده از اندیشهاش پاک گردد و تصویر روشنی از آینده را مصور نماید.
دانستن اندیشه مثبت به باور های انسان جهت داده و نشانههای غریب را از ذهن وی پاک میسازد. در مسیر این تفکر نیک، آیندهای که انسان برای خود میسازد، یک تصویر روشن از آرزو های زیبایی است که بیانگر حقیقت و اصل حیات وی بودهاند. تفکر مثبت، به قدرت تصمیم گیری انسان می افزاید؛ زیرا شک و تردید با حضور این اندیشه نیک از ذهن پاک میشود و یک تصویر روشن از حقیقت مصور میگردد که درواقع بیانگر نشانههای غریب ذهن و باور های مثبت او بوده و تصویر زیبایی را در اندیشهاش آشکار میسازد.
اندیشه چو مثبت است دل دیده بُوَد
بی فکر نکو بدان که پژمرده بُوَد
از صورت فکر میشود عشق، بیان
گر نیست بدان که زنده چون مرده بُوَد
لحظهای که انسان به توانایی هایش میاندیشد و آینده را در جلوی چشمانش به تصویر میکشد، با پشتوانه عقل و اراده خود، به آنچه دست نیافتی است رنگ حقیقت بخشیده و یک کلیت قابل تعریف از نشانههای روشن ذهن را در اندیشهاش مصور میسازد که خود تصویر حقیقت در بازتابی از معرفتی عمیق است. دانستن اندیشه مثبت به انسان توانایی درک حقیقت و شناخت راهکار های متفاوت ادراکی را میبخشد تا بتواند با قدرت بیشتری به پشتوانه اراده محکم، تصمیم گیری نماید و بازتاب این تفکر را به حقیقتی جاوید متصل سازد.
۳- آینده نگری
یکی از نیاز های انسان، درک حقیقت و انتخاب بهترین راه برای رسیدن به آرزو هاست. تصمیم گیری، نقش بزرگی در برآوردن آرزو های انسان دارد. توجه به آینده میتواند تواناییها و قوای درونی را در جهت رسیدن به هدف، با حقایق همراه سازد تا آنجا که از هر تصویر غریبی که در مسیر هدف گرایی، سبب تغییر و تحول شده یک تصویر برای رسیدن به آرزو هایش میسازد تا باورها و نیاز هایش، هم جهت با هم به افعالش جهت بخشند و نشانههای حقیقت طلبی را به تصویر بکشند.
با توجه به اینکه انتخاب راه و تصمیم گیری انسان برای رسیدن به آرزو ها، حقیقتی است که با اراده و شناخت انسان از واقعیتها ارتباط دارد، معمولا توجه به آینده نقش مهمی در افزایش قدرت و توانایی این هدف گرایی دارد. حرکت از ابتدای راه به سمت موفقیت، یک تصویر روشن از واقعیتهای فراموش شدهای است که به انسان توان و قدرتی وصف ناپذیر میدهد تا آنجا که میتواند با درک نشانههای غریبی که در مسیر اهدافش با آن رو به روست، به حقیقت و اصل آرزو هایش دست یابد.
اندیشه نیک می گزیند ره راست
آیندهنگر بُوَد نه در این کم و کاست
زین جلوه خوش که میرسد از ره فکر
سودای عمل بُوَد نه آن چیز که خواست
قدرت تصمیم گیری، ارتباط مستقیمی با آینده نگری دارد. درواقع، زمانی که آدمی با چشم واقعبین به آینده می نگرد، حقایق در جلو چشمانش آشکار میشود، پس تصویر روشنی از نیاز ها و آرزو هایش در ذهن مصور میگردد که به صورت یک کلیت، با نشانههای آشکاری از حقیقت همراه گشته و در نهایت یک مجموعه در هم پیچیده اما همسو و متحد در مسیر اهدافش به وجود میآید که خود واسطه رشد و افزایش قدرت تصمیم گیری خواهد بود و میتواند جلوههای روشن آینده را با واقعیتهای ادراکی همراه سازد تا معجزه وار به قدرت تصمیم گیری بیفزاید.
۴- غلبه بر ترس و استرس
زمانی که انسان برای آینده خود، یک نقشه ذهنی و تصویر ایدهآلی از آرزوهایش میسازد، به صورت طبیعی ترس از نرسیدن به هدف در درونش هیجانی منفی به وجود میآورد. در واقع، هیجانات روحی، استرس، ترس و اضطراب بر قدرت تصمیم گیری تأثیر میگذارد و فرد در مسیر هدف یابی و تلاش برای آینده، دچار تردید میشود. حضور این احساس منفی، درواقع تمام تصاویر ذهنی را پاک کرده و یک نقش تاریک و بیمعنی از آرزو ها را در ذهن مصور میسازد که سبب بدبینی و ترس وی از آینده بوده است.
ترس از آینده، قدرت تصمیم گیری فرد را مختل میسازد و او را در مجموعه مبهم و ناشناختهای از حقایق، گرفتار راه و روشی غلط می نماید که آیندهاش را تحت تأثیر این روش نابود کرده و تصویر ناموزونی از هدف را برایش آشکار میسازد، اما غلبه بر این ترس و داشتن باوری عمیق میتواند راهگشای وی در مسیر زندگی باشد. استرس، روش درست اندیشیدن را از انسان سلب می نماید و چشمش را به واقعیتها میبندد. بنابراین فرد در گردابی از نیاز های غیر منطقی خویش گرفتار یأس و نا امیدی میشود.
غالب چو شوی به ترس، راهت پیداست
تصویر حقیقتت ز حکمت رسواست
مقصود تو بی گمان بُوَد راهی خوش
تصمیم تو با چنین گمان پا برجاست
برای آنکه بتوان قدرت تصمیم گیری بالایی داشت، باید با حس اعتماد به نفس بر ترس و استرس غالب شد. در این حالت، نگاه انسان نسبت به آینده تغییر میکند و عوض تصاویر مبهم، با نشانههایی از حقیقت آشنا میشود که بیانگر راه و روش صحیح وی در مسیر آرزو هایش بوده است. با این نگاه، تصویری که ابتدا در قالب یک آرزوی محال در ذهن وی مصور می گردید، با درک صحیح تواناییها و غلبه بر ترس، یک جلوه واقعی از آیندهاش خواهد بود که خود به خود بر قدرت تصمیم گیری هایش می افزاید و او را به هدف و مقصودش نزدیکتر میسازد.
۵- هدفمند بودن
نگاه انسان به آینده، باید هدفمند باشد. تصویر سازی ذهن در مسیر نشانههای شناختی و نیاز های روشنی است که حقیقت را در موج این تصاویر آشکار میکند. جلوههایی از معنای وجود که در تصاویری خاص به ظهور میرسند و اندیشه را در مرکز هدف گرایی با صور ناشناختهای از نیاز همراه می نمایند تا آنجا که از هر باور و تفکری که میتواند راهگشای انسان باشد، تصویری غریب میسازد تا نیاز ها در جهت رشد تواناییهای وی هم جهت و همگام شوند و یک کلیت قابل تعریف از رؤیاهای انسانی را به وجود آورند.
دانستن هدف، باعث افزایش قدرت تصمیمگیری انسان میشود؛ زیرا ابتدا با تصویرسازی روشنی از آینده به کلیه نشانههای غریب اندیشه جهت میبخشد و سپس با جمعبندی صورشناختی، یک تصویر کلی از هدف را مصور میسازد. به دنبال آن قوای ذهنی و تواناییهای درونی انسان، به صورت ناخودآگاه در جهت این حقیقت ژرف و رسیدن به هدف، با دیگر تمایلات هم جهت گشته و از هر جزء اندیشه به کلیه صورشناختی پیوند میخورد تا حقیقت و اصل هدفمندی به مرحله ظهور رسد.
هدف در واقع تصویری از رؤیاهای پنهان و آرزوهای سرکوب شدهای است که در بخش ناخودآگاه، به صورت مستقیم بر اراده فرد تأثیرگذار است. انسان با درک هدف و تجزیه آن به اجزاء قابل تعریف، یک مجموعه کامل از نیازها و هدفهای شناخته شده را به وجود میآورد تا آنجا که از هر نشانه، تصویر روشنی از حقیقت و آینده را آشکار میسازد تا هر باوری که میتواند به نیازهایش معنا بخشد، به صورت یک کلیت به اهداف وی پیوند خورده و نقش و تصویری از آینده را مصور سازد.
هر کس که هدفمند باشد در کار
هرگز ز تلاش خود نگردد بیزار
مقصود عیان شود درین پندارش
چون بهر هدف ز شوق باشد، هشیار
با هدفمندی، قدرت تصمیمگیری افزایش مییابد و فرد میتواند بدون ترس در قالب یک فعالیت خاص و کاملاً ساده از راهکارهای عقلانی خویش بهرهمند شده و در تصاویر روشنی از نیاز، حقایق را جلوهگر سازد تا آنجا که دیگر هیچ شکی باقی نمیماند که بین هدف و خواست انسان فاصله وجود دارد. در واقع، فرد خود را به هدف نزدیک میبیند بنابراین تصمیمگیری وی با این مثبت اندیشی روشن و ساده خواهد بود و وی را برای اهداف بزرگش با دیگر مجموعههای حقیقی عشق همراه میسازد تا تمایل به هدف، آغازگر مسیری روشن و هدفی ایدهآل باشد.
۶- اولویتبندی نیازها
در مجموعه پیچیده افکار انسان، نشانهای از باوری غریب است که حقیقت را در موجی از نیاز به تصویر میکشد. حسی ورای بودن که میتواند آدمی را در مسیر هدفیابی با حقایق روشن وجود آشنا سازد. در همین راستا، نیازهایی که انسان در زندگی خویش دارد، به صورت یک مجموعه گسترده با نشانههای غریبی همراه میشود که در جلوههای نامعلوم به تصویر میآیند. لحظهای که انسان با تفکر عمیق خویش به حقایق میاندیشد، در واقع جلوهای از نیاز را در خود متبلور ساخته که راه صحیح زیستن را به او میآموزد.
این نیازها، خود به خود در جهت آرزوهای انسان، در قالب صور مشخصشده ذهن به تصویر میآیند. انسان موفق معمولاً به نیازهایش با چشم حقیقت بین مینگرد، بین هر نیاز اصلی گاه نیازهای فرعی به چشم میخورد که این نیازها اگر با هم به صورت یک مجموعه با تصاویر ذهنی مجسم گردند، میتوانند گهگاه در قالب حقیقتی قابل تعریف به ظهور رسند، بنابراین اصل در یافتن حقیقت، درک این نیازها و اولویت بندی آنهاست که زمینه تغییر و تحولات را در انسان به وجود میآورد.
اولویتی که انسان در مجموعه گسترده نیازهایش مورد توجه قرار میدهد، باید بر مبنای تفکر عمیق و عاقبتاندیشی باشد تا هر نیازی را که به صورت یک حقیقت کلی و اصل در باورهایش مورد توجه بودهاند، در تصویر روشنی از معرفت آشکار سازد. در این حالت، قدرت تصمیمگیری نیز دوچندان میشود؛ زیرا فکر به نیازهایی متمرکز گشته که اصل و مبنای تحول و درک حقیقتها بودهاند. با این دیدگاه، صور ناشناختهای که ذهن را درگیر وهم و خیال میسازند، از جلو چشمان واقع بین انسان محو میگردند و تنها حقیقت جاوید، در مسیر هدفگرایی انسان باقی خواهد ماند.
با رنگ نیاز هر هدف گشته عیان
هر چند بُوَد ز نقش و تصویر، نهان
آن کس که هدف گزیند از راه نیاز
مقصود وی از چنین رهی گشته بیان
انسان برای رسیدن به موفقیت، نیاز به این بررسی و جمعبندی از تواناییها و اهدافش را دارد، پس به نیازهایش نظم بخشیده و با اولویت بندی آنان این حقیقت را در وجود خویش زنده میدارد که از ظاهر هر نیاز باید به اصل و باطن آن پی برد که خود سبب معنا گرایی و درک حقیقت در مسیر کمال طلبی خواهد بود، پس با این کار بر قدرت تصمیمگیری خویش در مسیر آرزوهایش میافزاید و یک تندیس واقعی از نیازها را مصور خواهد ساخت که خود به خود بیانگر حقیقتی ژرف بودهاند.
۷- اشتیاق
انسان در مسیر رسیدن به هدف، همواره در حال تجزیه و تحلیل راه و روشهای مؤثر بوده و در این زمینه، از نیازهایش یک کلیت میسازد تا بتواند ز حضور نشانههای موجود در مسیر حقیقت طلبی، به هدفگرایی خود جهت بخشد. اشتیاق میتواند قدرت تصمیمگیری را در فرد افزایش دهد و این امکان را به وجود آورد تا از صور ناشناخته ذهن یک تصویر کلی بسازد و با باورها و تمایلات درونی خویش، به این تصاویر معنا بخشد. در واقع، شوق رسیدن به هدف بیانگر زیباییهای درون و نیازهایی است که میتواند آرزوهای فرد را تحقق بخشد.
گر هست ز اشتیاق تصویر دگر
یابی تو هزار جلوه زین نور هنر
زین شوق هزار جلوه آید به وجود
از مقصدخود بیابی اینگونه خبر
اشتیاق در راستای هدف معنا میپذیرد. زمانی که انسان به خودشناسی کامل رسید و به تواناییهای خویش اعتماد نمود، معمولاً هدف را به صورت یک اصل و مبنای حقیقت مورد نظر قرار میدهد و با نگاه صحیح به هدف، تمایلاتش را در جهت رشد باورهایش با حقایق درون پیوند میزند تا ز شوق، تصویر غریبی در ذهنش مصور گردد. تصاویری که میتوانند به راهکارهایی بینجامند که بیانگر تصویر روشنی از حقیقت بوده و اصل را از فرع جدا ساختهاند.
با شور و شوقی که در وجود انسان موج میزند، تصاویر غریب و نا معلومی که میتوانند هدف را تحت تأثیر خود قرار داده و سبب عدم اعتماد فرد به خودش شوند، کمرنگ شده و یک تصویر کلی از حقیقت، زمینه ساز تغییر و تحول انسان قرار میگیرد. باورها در مسیر این ارزشگذاری معنا میپذیرند و حقیقت به صورت یک هدف ناب، فکر و اندیشه انسان را با تغییر و تحول همراه میسازد تا جایی که دیگر تصویری جز نیاز باقی نمیماند و حقیقت را در مسیر تعیین ارزشها و رتبه بندی نیازها، به مقصود متصل میسازند. در واقع، این حقیقت نشان دهنده تصویر واقعی هدف در ذهن انسان است که وی را به باوری روشن متصل میسازد.
۸- تکیه بر باورهای روشن
به دنبال حس نیاز و درک آرزوها، تصاویر روشنی از حقیقت آشکار میشود. انسان با تکیه بر باورهایی که ذهن تحریک پذیر وی را در مسیر تحول قرار میدهند، یک تصویر کلی از نیازهایش را به مقصد و هدفی بزرگ پیوند میزند. به دنبال آن صور ناشناختهای از حقیقت آشکار میشوند که ذهن را درگیر حجم غریبی از بایدها و نبایدها میسازند. انسان با درک باورها و آرزوهایش بر این موانع غالب میگردد و به تصویر حقیقی این نیازها معنا میبخشد تا آنجا که زمینه رشد و شکوفایی تواناییهایش مهیا میگردد و میتواند از باور خود به حقیقت مطلق دست یابد.
اندیشه انسان به صورت افراطی، تمایل به تصویرسازی در مسیر آرزوهایش را دارد، اما آنچه این میل را کنترل میکند، نگاه صحیح وی به هدف و درک نیازهاست که میتواند باورهای روشن را آشکار سازد. در همین مسیر، تمایلات درون انسان گاه در تصویرگرایی ذهن به مجموعه غریبی از اهداف بشری منتهی میگردد تا آنجا که بازتاب روشنی از حقیقت آشکار میشود، در نتیجه زمانی که ذهن به صورت غیرمستقیم به تمایلات پیوند میخورد، از هر نیازی جلوهای از حقیقت را آشکار میسازد تا آنجا که در مسیر نیازهایش با تکیه بر این باورهای روشن، به مقصود خویش دست مییابد.
تصویر حقیقت آید از راه نیاز
گردد ز چنین نشانهای محرم راز
از باور روشنت عیان گشته هنر
باشی تو در این میانه در شیب و فراز
قدرت تصمیمگیری انسان با بیان راهکارهای فوق افزایش مییابد تا آنجا که دیگر هیچ مانعی بر سر راه انتخاب وی نخواهد بود. نیازهایش رنگ میپذیرند و افکارش نیز در مسیر آرزوها به سمت مقصود گرایش خواهند یافت. با این تصویر روشن، دیگر تردیدی وجود نخواهد داشت. حقایق در بستری از نیازی پاک به ظهور خواهند رسید و اصل و مبنای حقیقتگرایی، سرمنشأ بسیاری از نیازهای پاک خواهد گشت. در این حالت، انسان میتواند پلههای موفقیت را با تکیه بر تواناییهایش بپیماید و با گرفتن تصمیماتی بزرگ، زندگی خود را متحول ساخته و بر دیگران نیز تأثیرگذار باشد.
ملیحه هدایتی
دیدگاهتان را بنویسید