کنترل آرزوها و تلفیق آن با واقعیت های جامعه

کنترل آرزوها و تلفیق آن با واقعیت های جامعه

در آئینه ذهن انسان هدف ها، آرزوها، نیازها در صور مختلفی از شناخت منعکس می شوند. ذهن هدفمند انسان دائم در جهت رشد و تعالی در تقلای رسیدن به حقایق است. قدرت تفکر به آدمی نیرویی می بخشد تا بتواند از هر نشانه ای برای به فعلیت درآوردن آرزوهایش استفاده کند، اما توجه به حقایق شناختی و هدف های مطلوب زندگی می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات وی باشد؛ زیرا انسان تنها به مدد عقل و اندیشه کمال یافته است که می تواند به قله موفقیت دست یابد.

احساسات و آرزوهای انسان تحت تأثیر تفکر ایده آل، به صورت اجزاء یک کلیت، دائم درحال تغییر و تحول هستند. اندیشه انسان در کلیه مراحل تفکر به این نیازها توجه دارد، در واقع می توان ذهن انسان را به صورت یک مجموعه درهم پیچیده، راهنمای احساسات قرار داد تا آنچه باید باشد در بستر فعلیت قرار گیرد و ضعف‌ها و نقص هایی که مانع رسیدن به هدف می‌باشند، به پشتوانه عقل دوراندیش برطرف شوند. برای رسیدن به این هدف باید آرزوها را کنترل کرد. برای این کار نیاز به علل و واسطه هایی است که در اینجا به معرفی آن ها می‌پردازیم.

 

۱) آگاهی

شناخت صحیح واقعیت ها و درک موقعیت های زندگی می تواند راهگشای مسیر موفقیت باشد. زمانی که فکر درگیر فرایندهای شناختی است، می تواند از طریق تقسیم صور ادراکی و بررسی نقص ها و معایب آن، مجموعه منظمی از باورها را به وجود آورد. همین آگاهی است که به وی امکان درک واقعیت ها را می دهد تا جایی که صور ناآشنایی که ذهن را درگیر آرزوهای دست نیافتنی می سازند، از صفحه اندیشه پاک می گردند و در این حالت، جلوه روشنی از فردا آشکار می شود.

 

با فکر درست هرگره باز شود

اندیشه چنین قرین پرواز شود

آگاه  اگر شدی به نیروی نیاز

هر لحظه دلت نشان این راز شود

 

آگاهی از شرایط روزگار و اوضاع جامعه، نیاز به درکی عمیق دارد. باید چشم واقع بینی باشد تا بتواند از صور غریب و ناآشنای نیاز خودگذر کند و تصویر واقعی رؤیاهایش را با قدرت آگاهی و بینش صحیح خویش به زندگی مصور سازد، وگرنه ذهن درگیر آرزوهای پوچ از درک بسیاری از حقایق بازمی ماند. آگاهی از کمبودها و نقص های موجود می تواند انسان را برای فراگیری بسیاری از واسطه های این تغییر آماده سازد تا آرزوها در شکل نوینی از معرفت در ذهنش مجسم گردند.

اگر فکر انسان درگیر تفکرات غلط به سمت آرزوهای محال گرایش یابد، تصویر تاریکی از زندگی در ذهنش مصور خواهد شد، پس نه امکان تغییر خواهد داشت و نه درک واقعیت ها را اما تفکر سالم واسطه ای برای رسیدن به موفقیت است تا آنجا که راهکارهای صحیحی را ارائه می دهد تا هر آنچه در جنب باورهای شناختی انسان را دچارتردید و سردرگمی می سازند، از صفحه اندیشه پاک گردند. در راستای همین شناخت است که تجلی احساسات و هیجانات درون با تصاویر آرزوهای وی تلفیق می یابند و جلوه های روشنی را به بشریت هدیه می کنند.

آگاهی، رمز موفقیت انسان در مسیر آرزوهاست. اگر اندیشه در جهت رشد نشانه های شناختی و صور ادراکی با حقایق همراه باشد، دیگر ابهامی در مسیر تحول نخواهد بود. جایگاه هر آرزو، با توجه به موقعیت های اجتماعی مشخص خواهد شد و آن دسته از آرزوهای محالی که هیچ امیدی به تحقق آنها نیست، با درایت و بینش صحیح انسان از صفحه ذهن پاک می گردد، و سودای رسیدن به حقیقت، بیانگر موفقیت های مکرر وی خواهد بود.

 

۲) هدفمندی

برای کنترل آرزوها، داشتن هدفی مطلوب و دست یافتنی می تواند به عنوان واسطه، بسیاری از موانع را از سر راه موفقیت برداشته و تصویر روشنی از آرزوها و احساسات را بیان نماید. اگر افکار و تمایلات درون انسان هدفمند باشند، جایی برای تصاویر وهم انگیز خیال باقی نمی ماند و هدف به کلیه اجزاء این تفکر نظم می بخشد تا جایی که در مسیر آرزوها و باورهایش، هر تصویر غلطی جای خود را به نشانه های حیرت انگیز آگاهی و دانایی در مسیر موفقیت می سپارد.

همین هدف نیز نباید دور از نشانه های واقعی نیاز و احساسات درون باشد؛ زیرا اگر مغایر با اصل تفکر انسان مطرح شود، هم تصویر درستی از آرزوها را منعکس نخواهد کرد و هم واسطه های این آگاهی و تغییر را حذف خواهد نمود. در چنین حالتی، صور غریب ذهن نمی توانند بدون داشتن هدف به آرزوها جهت بخشند پس نظمی که باید طبق قانون عقل زمینه ساز تغییر باشد، جای خود را به تشویش و پراکندگی افکار می سپارد.

اگر افکار انسان به صورت یک مجموعه از تصورات واهی، مانع آشکار شدن حقیقت شوند، هر نشانه ای که در اجزاء این تفکر به ظهور می رسد، یک تصویر غریب از باورهای شناختی خواهد بود. تصویری که دور از درک و در مسیر رسیدن به آرزوهای محال از بیان اصل و حقیقت زندگی باز می ماند. جلوه هایی که در راستای این افکار مصور می شوند، بازتاب همان صور غریبی خواهند بود که روزی بیانگر نشانه های این نیاز بوده اند.

با هدفمندی می توان بسیاری از آرزوها را کنترل کرد و از این قبیل واسطه پردازی های مجازی دور شد تا اندیشه سالم با بازتاب روشن ترین تصاویر حیات، به صورت تسلسل وار بسیاری از نشانه های ابهام برانگیز را برطرف سازد و از باور عمیق هر انسانی به حقیقت دست یابد. اگر این هدفمندی به عنوان یک راهکار در مسیر آرزوها قرار گیرد، دیگر هیچ تفکری دور از واقعیت نخواهد بود و درنتیجه تصویرسازی ذهن نیز در همین راستا به ظهور خواهد رسید.

 

۳) واقعیت پردازی

کنترل آرزوها و تلفیق آن با واقعیت های زندگی، حقیقتی غیرقابل انکار است؛ زیرا در هر برهه‌ای از تاریخ جوامع انسانی در مسیر پیشرفت، نیاز به واسطه های خاصی دارند که با شرایط زمان منطبق باشد. توجه به این شرایط می تواند اندیشه انسان را با واقعیت ها همراه سازد تا دیگر نشانه ای از خیال و بازتابی از تصورات غلط باقی نماند؛ زیرا واقعیت پردازی تنها حقیقتی است که ذهن بشر را در مسیر رسیدن به هدف زندگی، با آرزوهای کنترل شده همراه می‌سازد.

 

در وهم و خیال نیست نقشی پیدا

آخر شود اینچنین گمانی رسوا

هر سو که نظر کنی بُوَد حیرانی

بر واقعیت بُوَد دوچشمت بینا

 

وهم و خیال نقطه مقابل واقعیت است. تخیل اگر زمینه ای برای گریز از واقعیت باشد، نتیجه معکوسی به دنبال خواهد داشت؛ زیرا انسان را اسیر آرزوهایی می سازد که هرگز محقق نخواهند شد و این یک واسطه برای ضعف اندیشه و گرفتاری افکار عمومی در زندانی از آرزوهای دور و درازی است که زمینه هر پیشرفتی را نابود می سازد، اما توجه به واقعیت ها نه تنها سبب کنترل آرزوها می شود، بلکه خود پرورش دهنده ذهن در جهت رسیدن به موفقیت و درک واقعیت هاست.

اندیشه انسان به دلیل گستردگی در زمینه درک و دریافت نشانه ها و بازخورد مناسب، همواره در خطر وهم و گمان است. تمام اجزاء یک تفکر به صورت غیرارادی در مسیری خاص با یکدیگر هم جهت شده و چون حلقه های زنجیر پیوند ناگسستنی و عمیقی دارند. اگر یکی از اجزاء فکر از مسیر ایده آل گرایی به سمت وهم و گمان گرایش یابد، عدم تعادل و کنترل تصاویر ذهنی سبب سردرگمی انسان در مسیر موفقیت و تحقق آرزوهایش می گردد.

در ادامه آنچه مصور می گردد، تنها تصویری از خیال و وهمی پوچ خواهد بود اما اگر این پذیرش و دریافت واقعیت ها بدون تجزیه گرایی های غیرمنطقی و اختلاف بین اجزاء یک تفکر باشد، دیگر مانعی برای کنترل آرزوها باقی نخواهد ماند، پس آنچه باید در این واقعیت پردازی های منصفانه مورد توجه قرار گیرد، همان اندیشه ایده آل و فکر سالمی است که فرد را از پراکندگی افکار و سردرگمی نجات می بخشد.

 

۴) تغییر و تحول در تفکر

آرزوها، بازتاب تفکر و احساس درون انسان ها هستند. وقتی این آرزوها دست نیافتنی و محال باشند، بیانگر بینش و نگاه غلط انسان به زندگی است. آنچه ذهن خلاق انسان برای رسیدن به آرزوهایش مصور می سازد، تحت تأثیر همین تفکرات ،تصویر مبهمی از زندگی او خواهد بود ، پس به دنبال آن هیچ تحولی صورت نخواهد گرفت مگر آنکه اندیشه انسان تغییر کند و نگاهش از فراسوی این آرزوهای محال، به سوی حقایق نابی باشد که تحول بخش زندگی او هستند.

یکی از مهمترین علل مؤثر در کنترل آرزوها، همین تغییر و تحول تفکر انسان است. فکری که محدود و دربند نیازهای تعریف ناپذیر باشد، محرک همان آرزوهای محال خواهد بود، پس اندیشه نیاز به چنین تغییر و تحولی دارد تا بتواند به جاذبه های شناختی و صور ادراکی پاسخ دهد و یک تصویر روشن و هدفی ایده آل را برای آینده طراحی نماید، وگرنه در اسارت جهل خود از حقیقت باز می ماند.

اندیشه ای که در بند خیال محال از حقیقت زندگی دور می ماند، دیگر راهی جز تغییر برایش نیست. باید از هر جزء فراموش شده چنین تفکری، زمینه ای برای حقیقت طلبی ساخت. در این تصویر روشن، آنچه در قالب آرزوها معرفی می شود، همان نگاه صحیح انسان به زندگی خواهد بود. چنین تحولی می تواند به دیگر صور ذهن نیز هدف بخشد و در تمام زمینه های شناختی، تفکرات انسان را با حقایق همراه سازد تا دیگر مانعی برای بیان واقعیت های درون باقی نماند.

این تغییر و تحول باید در راستای همان نگاه نخستین وی به هدف باشد؛ زیرا اگر صور  خیال در مسیری غیر از هدف مصور شوند،  نه واسطه ای برای تغییر خواهد بود و نه تصویری برای بیان حقیقت و این به معنای همان شکستی است که گاه در جلوه ای از موفقیت پنهان می شود. در مسیر همین هدف گرایی می توان به تحولات اندیشه انسان امیدوار بود و از هر نشانه این تغییر به عنوان یک واسطه برای رسیدن به موفقیت بهره برد تا حقیقت آنگونه که باید باشد، آشکار گردد.

 

۵) درک نیازهای جامعه

اگر انسان غرق آرزو های محال باشد، در واقع خود را در دنیای کوچکی از تفکرات غلطش محبوس ساخته است؛ زیرا نیازهای وی برگرفته از واقعیت های جامعه است. تفکری که نتواند خود را با این نیازها هم جهت سازد، در واقع از مسیر صحیح خویش خارج شده و در اسارت نگاهی غرورآمیز ز واقعیت ها دور می ماند، پس در مرحله اول برای درک این نیازها باید ذهن را آماده پذیرش ساخت تا با اندیشه ای سالم بتوان به واقعیت دست یافت.

 

گر غرق هزار آرزویی اینجا

چشمت بگشا، رها شو از این سودا

چون غیر تفکرت نباشد راهی

پس دور شو از گمان و وهمی بیجا

 

برای کنترل آرزوها بهترین روش، انطباق آن با واقعیت های جامعه است و این امکان نخواهد داشت مگر آنکه بتوان این نیازها را به واقع شناخت تا با درک صحیح آن ها، تصویر مبهمی که برگرفته از تخیل و رؤیاهای ما بوده جای خود را به تصویر روشنی از فردا دهد تا چهره واقعی انسان زیستن در مسیر تبلور این آرزوها آشکار گردد.

بدون درک این نیازها، فکر انسان تنها یک واسطه برای بیان آرزوهاست. درواقع اگر ذهن دور از این حقایق باشد، دیگر نقش درستی را در هدایت آرزوها نخواهد داشت، پس مجموعه غریبی که می تواند با همگامی آرزوها واقعیت را آشکار سازد، تنها با همین حقیقت گرایی، قابل درک خواهد بود وگرنه آنچه مصور می شود، یک وهم و درنهایت تصویر غیرواقعی و بی ثمری از آرزوهاست.

گاه باید از اندیشه خود تصویر درستی از نیازهایمان را مصور سازیم، وگرنه آنچه به عنوان هدف بیانگر تغییرات اندیشه خواهد بود، دیگر در این مسیر نقشی نخواهد داشت، پس درک نیازهای جامعه در اولویت قرار دارد تا بتوان به واسطه این درک صحیح، آرزوها را کنترل نمود و از هر جزء اندیشه، بستری برای ظهور این باورهای روشن ساخت تا تغییر و تحولی که باید در جهت رشد باورهای عمیق صورت گیرد، با این شیوه تفکر به نتیجه ای مطلوب دست یابد.

 

۶) هدایت احساسات و آرزوهای معقول

احساس با تلطیف نیازهای ما، تصویر واقعی آرزوها را بیان می کند، اما اگر فکر سالم و نگاه منطقی به این احساسات وجود نداشته باشد، به صورت افسار گسیخته سبب پریشانی و سردرگمی انسان در جهت رسیدن به آرزوها خواهد بود. اندیشه سالم با هدایتگری احساسات ما، مانع بسیاری از خطاهای ادراکی است. تا جایی که دیگر تصویر غلطی از آرزوها باقی نخواهد ماند و واقعیت ها به مرحله ظهور خواهند رسید.

گرچه آرزوهای معقول می توانند همگام با اندیشه ای متعالی محقق گردند، اما اگر از طریق توهم گرایی و توجه به نیازهای غیرمنطقی از مسیر خود خارج شوند، مشکل ساز خواهند بود. به همین دلیل کنترل آرزوها حتی برای آرزوهای معقول نیز امری اجتناب ناپذیر است. با هدایتگری صحیح عقل می توان تصویر حقیقی نیاز انسان را با نشانه های منطقی این حقیقت همراه ساخت و نقص وعیب آن را برطرف نمود.

عقل در واقع، راهنمای عواطف و احساسات انسان است. آنچه از تفکری سالم آشکار می گردد، نگاهی صحیح به زندگی و برداشتی از شرایط موجود است که در واقع می تواند بسیاری از خطاهای انسان را برطرف نماید. این واقعیت از طریق جزئیت پردازی و تصویرسازی ذهن می تواند بیشترین تأثیر را در تغییر و تحول و کنترل آرزوها داشته باشد، تا حدی که غیر از باورهای عمیق و نشانه های غریب ذهن دیگر تصویری باقی نمی ماند تا رهزن حقیقت گرایی انسان و درک واقعیت های شناختی باشد.

با توجه به روش های ذکر شده، کنترل آرزوها یکی از مهمترین وظایف تفکری سالم است که به انسان روش صحیح فکر کردن، زندگی و رسیدن به هدف را می آموزد. تلفیق آرزوها با واقعیت های جامعه، امری منطقی است و تنها همتی والا می طلبد؛ زیرا تا تفکری نباشد، حرکتی نیز نخواهد بود و بدون حرکت، تحولی صورت نمی گیرد تا آنجا که برای رسیدن به هدف باید از هر واسطه ای بهره گرفت و با تغییر و تحول بسیاری از نقص ها را برطرف نمود و در نهایت، حقیقت را آشکار ساخت.

 

(ملیحه هدایتی)


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با من:

سوال یا پرسشی از من دارید؟

مطمئنا بی‌نقص نیستم؛ اما بی‌وقفه می‌کوشم برای بهتر شدن. در مسیرِ کامل‌ شدن، حتما نیازمند چشمان تیزبین شما و شنوای نظرات ارزشمندتان هستم.

 

شماره تماس مستقیم با من: ۰۹۱۵۱۲۵۳۱۸۰

ایمیل پشتیبانی: support@malihehedayati.com