چگونه نویسندگی را شروع کنیم

چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟

اندیشه انسان، مجموعه پیچیده ای از تفکرات غریبی است که هم ریشه در گذشته دارد و هم در بازتاب باورهای امروز و آرزوهای فردا تجلی می یابد. این کلیت عظیم در بخش نا خودآگاه به صورت مرموز، قابلیت های ویژه ای دارد که گاه در قسمت خودآگاه ذهن به صور مختلف به نمود می رسد. حال این مجموعه چگونه می تواند در قالب هنر آفربنی یا به عبارتی خلق واژه ها و عبارات، مقدمه ای برای یک تحول در زمینه بیان مفاهیم نهفته ذهن باشد. این مبحث با زبان و واژه های به کار رفته در سخن ارتباط مستقیمی دارد تا جایی که می توان گفت، اندیشه انسان خورشید است و زبان چون آئینه ای، انعکاس نور را متجلی می سازد.

 

دریای تفکر است روشن ز یقین

هر فکر نماید اینچنین دُرِّ ثمین

ما غرق چنین نشانه ای هست شدیم

تا جلوه نموده در زمین، همچو نگین

 

تفکر، بستر بروز کلیه توانایی های درونی انسان است، زمانی که می اندیشد، به مرز نا شناخته ای از ادراک می رسد. آنجا که او را ما بین شناخت و حس یافتن نشانه های ادراکی، دچار شک و تردید می سازد. در این حالت به جستجوی یک نشانه در مسیر درک بیشتر احساس است. همین نشانه، در واقع یافتن پاسخ این سؤال بوده که چگونه نویسندگی را شروع کنیم. به صورت کلی ارائه افکار در قالب جملاتی قابل فهم، انسان را در مسیر نویسندگی قرار می دهد و موانع راه را از پیش پایش بر می دارد.

اینکه چگونه نویسندگی را شروع کنیم، سؤالی است که بارها به ذهن هر فرد رسیده، در واقع چه راهی وجود دارد که انسان بتواند افکار متفاوت این کلیت پیچیده را در قالب الفاظ بیان نماید؟ آیا این امکان برای همه انسانها به صورت یکسان وجود دارد یا خیر؟ آیا هر کسی که بخواهد نویسندگی را تجربه کند،  باید مسیر یکسانی را بپیماید؟ در پاسخ به این سؤالات باید گفت، چون همه انسانها دارای قدرت تفکر هستند، پس توانایی ارائه آن افکار را نیز در قالب واژه ها و عبارات متفاوت خواهند داشت تا جایی که به جرأت می توان گفت، نوشتن جزء وجود همه انسان هاست، زیرا بیان فکر در قالب زبان، یکی از استعداد های بالقوه و توانایی های فطری آدمی بوده و به واقع، این امر در همه انسان ها وجود دارد.

 

ما لایق وصل این حقیقت بودیم

پروانه صفت به گرد حکمت بودیم

دانایی و بینشی که اینک داریم

باشد ز یقین، که غرق فکرت بودیم

 

نکته حائز اهمیت تفاوت هایی است که به صورت فردی بین انسان ها وجود دارد. شخصی به راحتی می تواند تفکرات خویش را در زیباترین عبارات به دیگران ارائه دهد؛ یعنی فکر، گفتار و نوشتار در چنین فردی در اوج خود قرار دارد، اما عده ای در این زمینه احساس کمبود می کنند. مگر تفکر، بحث مشترک همه انسان ها نیست؟ پس چرا برخی با این مشکل رو به رو می شوند؟ آیا ریشه تفکرات انسان ها با یکدیگر متفاوت است؟ آیا این نقص به عدم استعداد و توانایی فرد بر می گردد؟ چه راههایی وجود دارد که بتوان بر این مشکل غلبه کرد؟ آیا کسب توانایی نوشتن، برای همه انسان ها یکسان است؟ در انتها این سؤال مطرح می شود که چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟ برای پاسخ به این سؤالات، به علل مؤثر در نویسندگی اشاره می کنیم.

 

علل مؤثر در نویسندگی:

 

۱) اعتماد به نفس:

اولین نکته قابل توجه برای پاسخ به سؤال چگونه نویسندگی را شروع کنیم، داشتن حس اعتماد به نفس است؛ یعنی فرد به خود و توانایی های درونش اعتماد داشته باشد. کسی که خود را ناتوان می بیند، در شناخت شخصیت خود دچار مشکل شده. تصویری که او از خود در ذهن دارد، منیتی غیر قابل تعریف است.  بنابراین دچار تزلزل شده و خود را در نوشتن ناتوان می بیند.

 

هر چند گمان من جهانی است عظیم

از گلشن عشق آید اینگونه شمیم

تردید مرا ز اصل خود برده برون

با حسرت و درد گشته ام باز ندیم

 

در این حالت، نگاهی خطا گونه به خود و توانایی های بالقوه اش دارد. در واقع، به نوعی انزوای فکری دچار می شود و در نوشتن احساس کمبود می کند. گاه به خطا های مکرر ذهن و ادراک خویش پناه برده و زمینه این ناسازگاری با اندیشه های مبهم را پیدا می کند. در ادامه، با طرد نشانه های ملموس ذهن به صورت نا خودآگاه، دچار گسستگی فکر و فراموشی نشانه های ادراکی می گردد. با این ناسازگاری ذهن، خطا محوری وی را از نزدیک شدن به نشانه های ادراکی و فهم اندوخته های ذهن دور می سازد، پس در مواجه با این نکته و سؤال کلی که چگونه نویسندگی را شروع کنیم، آن اطمینان و اعتمادی که باید داشته باشد را از دست می دهد و سرگردان این سؤال، از اصل تفکر باز می ماند.

این مطلب، عامل مهم شکست انسان در نوشتن می باشد و ذهن آدمی را به دلیل غرابت از واژه ها و نشانه های مختلف ادراکی، دچار تردید می سازد. همین نکته، یکی از بزرگترین علل شکست انسان در نوشتن است. در مقابل، اعتماد به نفس راهکار مؤثری برای رفع این کمبود و حس شکست بوده. برای رسیدن به این توانایی، باید به تلقین و آرامش روی آورد. فردی که در درونش این احساس زیبا و آرامش بخش را تقویت می کند، بارها به خود تلقین می نماید که من می توانم و قدرت نوشتن را دارم. همین جملات مثبت، پاسخی برای این سؤال است که چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟  فرد با بیان این عبارات و افعال مثبت، هم ذهن خود را برای نوشتن آماده می کند و هم با همخوانی ذهن و زبان در کنار تقویت اراده و اعتماد به توانایی هایش، بر ضعف نوشتن غالب می آید.

 

دارم چو به دل نشانه ای از حکمت

اندیشه ناب من بُوَد این قدرت

هر لحظه چو موج می زنم در دریا

تا آبی آسمان روم زین عزت

 

یکی از مؤثر ترین راههای گسترش اعتماد به نفس، آغاز نمودن نوشتن با جملات ساده، در قالب گزارش های شخصی و روزانه است؛ یعنی فرد  بعد از اینکه در دل و اندیشه خود به این حس روشن و نگاه مثبت رسید که می تواند افکارش را در قالب واژه ها ارائه دهد، باید اقدام به نوشتن کند. شاید اولین بار برای چنین افرادی، تجربه سختی باشد اما وقتی با اعتماد به نفس، به تفکرات خود جهت می بخشند، به راحتی می توانند با بیان جمله های ساده، نوشتن را آغاز کنند. در همین راستا، احساسات لطیف انسان نیز وارد میدان می شوند. فردی که با اعتماد به نفس، هدفش را مشخص می کند، به راحتی می تواند پاسخگوی سؤال همیشگی خود باشد، سؤالی که خیلی ها در ذهن خود دارند، اینکه چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟ بیان همین احساسات سبب رشد و تقویت قدرت نوشتن خواهد بود؛ زیرا لطافت و نازکی خیال و احساسات آدمی، زینت بخش اندیشه هاست.

 

۲) تمرکز:

ذهن پیچیده انسان، در گستره اندیشه ای نامحدود همیشه در حال آزمون و خطاست. کسی که پا در مسیر نوشتن می گذارد، باید به این اصل مهم توجه نماید. تمرکز، یکی از مهمترین اصول در نویسندگی است. افکار ی که حول یک موضوع خاص به صورت نا خود آگاه و غیر قابل کنترل حضور دارند، هرگز نمی توانند در قالب واژه یا عبارتی ملموس، به ذهن بشر ارائه شوند، مگر با تمرکز که در واقع نظم دهنده این افکار پریشان است. تمرکز به انسان قدرت تفکر عمیق می بخشد تا آنجا که می تواند حول محور یک موضوع، به صور مختلف جلوه گری نماید و به راحتی زمینه پاسخگویی به این سؤال را که چگونه نویسندگی را شروع کنیم، در قالب اندیشه ای کمال یافته فراهم سازد و اندیشه انسان را به صورت نامحدود، در زمینه موضوعی خاص آماده واژه سازی نماید.

 

سرگشته بُوَد تفکرم غرق خطا

آشفته نماید اینچنین اوج بلا

اما بُوَد این تمرکزم راه یقین

هر فکر درست، شد برین نظم روا

 

۳) وسعت تفکر:

شاید خیلی وقت ها تصمیم به نوشتن داریم، اما نمی دانیم چگونه نویسندگی را شروع کنیم. در واقع با وجود تمرکز و اعتماد به نفس، باز هم حرفی برای گفتن نداریم. دلیل این مطلب، محدود نمودن فکر و حبس اندیشه در قالبی از پیش داوری های غیر واقعی است. کسی که قصد نوشتن دارد، باید به اندیشه خویش جهت بخشد. یکی از این راهها، رها کردن ذهن از محدودیت های مختلف ذهن است؛ یعنی در لحظه نوشتن باید به فکر خود این اجازه را بدهیم که آزادانه هنر نمایی کند، البته مطالعه فرد در زمینه های مختلف می تواند به این وسعت تفکر و قدرت ارائه مطلب کمک کند، اما کافی نیست؛ زیرا مطالعه بدون داشتن این حس یعنی آزاد گذاشتن فکر، تأثیر چندانی نخواهد داشت، پس باید سعی کنیم برای گسترش و تقویت دامنه واژه سازی و ارائه عبارات مختلف، حول یک موضوع خاص، به فکر بال پرواز دهیم.

بهترین روش، ارائه شفاهی مفاهیم ذهن در قالب یک تصویر روشن از نشانه های ادراکی است. فردی که در نوشتن احساس ناتوانی می کند، با توجه به نشانه های مختلفی که در ذهن خود دارد، با ارائه تفکرات خویش در قالب یک متن شفاهی و فی البداهه، بین خود و افکارش یک همخوانی و الفت به وجود می آورد. این نکته پاسخگوی همین سؤال است که چگونه نویسندگی را شروع کنیم. در واقع این توانایی، زمینه گسترش فکر را در موضوعات مختلف فراهم می سازد و این توان را به وی می بخشد تا بتواند راحت تر ذهن افسار گسیخته اش را کنترل نموده و به اندیشه های عمیق خود وسعت بخشد.

 

۴) داشتن هدف:

انسان موجودی مختار است. آنچه به صورت مستقیم با اختیار وی ارتباط دارد، نگاه به آینده و عبور از گذشته است. کسی که قصد ارائه اندیشه و تقویت هنر نویسندگی خویش را دارد، در واقع نیاز به داشتن این حس زیبا، جزء لاینفک وجود اوست، حتی افرادی که برای اولین بار تصمیم به نوشتن دارند، بدون هدف هرگز موفق نخواهند شد.

هدفمندی، پاسخگوی این سؤال است که چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟ در واقع، داشتن هدف به انسان توانایی فوق العاده ای می بخشد، بخصوص فکر انسان که به صورت خودآگاه همواره متمایل به اموری است که برایش جذابیت داشته باشند. هدف در نوشتن، می تواند این جذابیت را برای ذهن ایجاد کند. در این حالت، صور مختلف اندیشه در قالب جلوه هایی از هنر چه در واژه و چه به صورت تصویر سازی های ذهن، می توانند کمک مؤثری در توانایی نوشتن فرد به شمار  آیند. کسی که هدفمند است، هرگز به آنچه می نویسد شک نمی کند، بلکه مصمم برای نوشتن خویش اهدافی را مشخص می نماید که به صورت مستقیم وی را در مسیر بهتر نوشتن یاری می کنند.

 

باشد چو هدف برای اندیشه، روا

اندیشه مستعد شود پا بر جا

چون ریشه فکر بوده در این حکمت

هر لحظه شود ز این حقیقت، پیدا

 

۵) شوق نوشتن:

فکر انسان همیشه با احساسات و عواطف درونی وی در ارتباط است. در واقع، این احساسات هستند که به فکر جهت می بخشند. احساس نا خوشایند نسبت به نوشتن، در واقع سبب تضاد ما بین اندیشه و احساس درون آدمی می شود و به صورت مستقیم نا هماهنگی های خاصی را در ارائه مطالب به وجود می آورد تا جایی که حس سرخوردگی در نوشتن، لذت را از وی سلب نموده و سبب نوعی انزواگرایی ذهن در مسیر آموخته های ادراکی می گردد و او را در پاسخ به این سؤال که چگونه نویسندگی را شروع کنیم، دچار تزلزل و تردید می سازد.

تأثیر پذیری از این احساس نا مطلوب، فرد را از حقیقت تفکر و نقش وی به عنوان انسان و مخلوقی توانا دور می نماید. این ناسازگاری و نا هماهنگی بین فرایندهای ذهنی و ادراکی، فرد را در احیای محفوظات و یافته های مختلف ذهن ناتوان می سازد و آن شوق و اشتیاقی را که باید در ارائه مطلب داشته باشد، از وی می گیرد.

کسی که تصمیم به نوشتن دارد، در کنار هدفمندی و دیگر اصولی که بیان شد، نیاز به عشق و علاقه ذاتی دارد. این نکته شاید به صورت یکی از اصول اساسی در نوشتن مورد نظر قرار نگیرد، اما به صورت جانبی تأثیرفوق العاده ای در ارائه افکار در قالب زیباترین واژه ها دارد. به دنبال عشق، شوق به نوشتن ایجاد می شود. اشتیاق یک حس زیبا برای رسیدن به هدف است و به سؤال همه انسان ها در خصوص این مطلب که چگونه نویسندگی را شروع کنیم، جهت می بخشد.

لذت بردن از نوشتن می تواند قدرتی برای پرواز ذهن انسان باشد. چون علاقه به هر امری تمام نواقص و موانع را از پیش پا بر می دارد و به فرد، توان و قدرتی می بخشد که غیر قابل وصف است. این همان نیروی درونی و قدرت مرموزی به شمار می آید که با حضور عشق و اشتیاق به ظهور می رسد و هر کس به این حس دست یابد، در واقع پله های موفقیت را در نوشتن به صورت معجزه آسایی طی خواهد کرد.

 

۶) تمرین و تکرار:

در کنار تمام نکاتی که برای چگونه نوشتن بیان شد، تمرین و تکرار می تواند یک اصل مهم برای تقویت نویسندگی باشد؛ زیرا تکرار در هر کاری توانایی فرد را افزایش می دهد. در این خصوص، خطا و جبران اشتباه نیز یکی از مهمترین راههای رفع نواقص و کمبودهاست و فکر را در مسیر نوشتن آماده می سازد. داشتن یک دفترچه خاطرات، بهترین روش برای تمرین و تکرار است. کسی که می خواهد نویسندگی را آغاز کند، با نوشتن خاطرات گذشته، ذهنش را درگیر صحنه های تکراری زندگی می سازد و با مقایسه بین تمام تصاویر ذهنی، به ارائه جملاتی خاص در ذیل موضوع می پردازد که خود یک اصل مهم برای تمرین نظم بخشیدن به افکار مکتوم و دخالت تخیل انسان در نویسندگی است و به صورت مرموزی پاسخگوی این سؤال است که چگونه نویسندگی را شروع کنیم.

 

در صفحه ذهن ما بُوَد نقش جهان

پیداست درین زمینه هر فکر و گمان

چون چهره خود نشان دهد غرق نیاز

رسوا شود اینچنین ز حیرت، دل و جان

 

۷) خیال پردازی:

نقش پذیری احساسات انسان، در زمینه های مختلف از آنچه ادراک می کند با تعامل خواسته های درون در قالب جملاتی خاص می تواند وی را در مسیر توصیف و توضیح صحنه های شناختی ذهن، هدایت کند. این مطلب، خود یکی از روشهای مؤثر در تمرین و تکرار نویسندگی است و چه بسا قوای ذهنی و احساسات را با یکدیگر همراه ساخته و تحت عنوان هنر نمایی خیال، از نقص نوشتاری دور می نماید و به نوشته ها نیز احساس و جانی خاص می بخشد.

اظهار ناتوانی در برابر تصویر آفرینی ذهن، در واقع مانع بزرگی بر سر راه گسترش این روش از تخیل پردازی است و هر فرد را سر گردان این مطلب می سازد که چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟ در همین راستا، جذابیت مضامین تخیلی، سبب باز نمایی صحنه هایی می شود که ذهن در خیال خویش به آن پرداخته، در واقع تصویر نگاری ذهن، روش مؤثری برای تقویت نویسندگی بوده و می تواند به کلیه نیازهای درون انسان، در رابطه با ابراز احساسات و لطافت های ادراکی پاسخ دهد.

صفحه ذهن انسان، به صورت نا خودآگاه  با حجم غریبی از نشانه های ادراکی رو به روست. گاه آنچه می یابد، در واقع حسی ورای اندوخته های ذهنی و تجربیات گذشته اش است. این نکته ظریف، در حیطه خیال پردازی می تواند یکی از راهبردهای اساسی کنترل ذهن و هدایت آن در مسیر شناخت بهتر باشد تا آنجا که انسان را در نویسندگی به صورت مستقیم با دریافت های ذهنی و نشانه های غریب باورهایش همراه می سازد تا به یک نتیجه مطلوب دست یابد.

این مبحث، گر چه جزء اصول اساسی در آغاز نویسندگی محسوب نمی شود، اما می تواند یکی از مهمترین علل تقویت حس نویسندگی باشد؛ زیرا تخیل، اصل مهمی برای ارائه افکار در قالب جملات است،

آن هم جملاتی که برخاسته از ذهن وقاد و احساسات  تأثیر پذیر انسان بوده. شاید صحبت با یک موجود خیالی، به صورت یک تجربه شخصی در ابتدای نوشتن بتواند ذهن انسان را درگیر تصویر سازی های ابداعی نماید. در واقع این نکته در طول مسیر نویسندگی می تواند با جاذبه گرایی های مختلف، فکر را در وادی نوشتن به تصویر آفرینی و تخیلات دور و دراز سوق دهد، همان چیزی که به صورت حرفه ای می تواند یکی از اصول مهم برای تعالی و رشد نویسندگی باشد. این مطلب، به کلیه گرایشات ذهن جهت می بخشد و یک کلیت قابل تعریف در قالب داستان یا تمثیل به وجود می آورد که به صورت پیشرفته، تأثیر فراوانی در نوشتن دارد و کامل کننده پاسخی است که در ابتدا، برای سؤال مطرح شده در ذهن به وجود آمد، اینکه چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟

 

با رعایت تمام نکات مطرح شده، فرد می تواند پا در مسیر پر فراز و نشیب نوشتن بگذارد و با اطمینان به تفکر و تمایلات درونی خویش، نویسندگی را آغاز کند؛ زیرا نوشتن جزء لاینفک وجود آدمی است و همه ما این استعداد را داریم، اما یک عده آن را کشف کرده و با علاقه، پشتکار و ایمان به خود، به تقویت این هنر پرداخته اند و عده ای آن را گم نموده و شاید با ترس و اضطراب از آن فاصله گرفته اند. گر چه تفاوتهایی نیز در استعداد های انسانها وجود دارد، اما در یک نگاه کلی به انسان و قدرت تفکر، تخیل و احساسش باید گفت، همه می توانند این قدرت را در خود پیدا و تقویت نمایند. در واقع، نوشتن هنر است و انسان، هنرمند و خلّاق این عالم هستی به شمار می آید، پس باید هنر را کشف کرد نه آنکه با نگاهی از روی یأس به آن نگریست. با این نگاه و درک صحیح، می توان تفکر را با تمرکز آمیخت و تخیل را با واقعیت سنجید و هدف را با نیاز همراه ساخت و در نهایت با اعتماد به خود ، به این حقیقت رسید که چگونه نویسندگی را شروع کنیم.

 

                                                                                       (ملیحه هدایتی)

دیدگاه‌ها

3 پاسخ به “چگونه نویسندگی را شروع کنیم؟”

  1. احسان نیم‌رخ

    فقط یکی دوتاشو من دارم

  2. تراریوم نیم‌رخ

    خیلی ممنون که تجربیاتتون رو در اختیار ما گذاشتید

    1. مدیریت سایت نیم‌رخ

      خواهش میکنم. نظر لطفتونه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تماس با من:

سوال یا پرسشی از من دارید؟

مطمئنا بی‌نقص نیستم؛ اما بی‌وقفه می‌کوشم برای بهتر شدن. در مسیرِ کامل‌ شدن، حتما نیازمند چشمان تیزبین شما و شنوای نظرات ارزشمندتان هستم.

 

شماره تماس مستقیم با من: ۰۹۱۵۱۲۵۳۱۸۰

ایمیل پشتیبانی: support@malihehedayati.com